گنجور

شمارهٔ ۱۰۸۵

دمی که همنفسان گرم گفتگو بینم
من از کناره به دزدیده روی او بینم
لطیفه هاست....
گشایم از رخ تو زلف و مو بمو بینم
چنین کز آینه ام زرد رو من بیمار
مگر که خویشتن از باده سرخ رو بینم
رقیب حمل جفا میکند ولی لطفست
هر آن ستم که از آن شوخ تند خو بینم
به آرزوی دل خود عجب رسد اهلی
که در دلش ز تو هردم صد آرزو بینم

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دمی که همنفسان گرم گفتگو بینم
من از کناره به دزدیده روی او بینم
هوش مصنوعی: وقتی که می‌بینم دوستانم در حال گفت‌وگو هستند، من از کناره به طور پنهانی به چهره‌ی او نگاه می‌کنم.
لطیفه هاست....
گشایم از رخ تو زلف و مو بمو بینم
هوش مصنوعی: این شعر بیانگر احساس عمیق شگفتی و زیبایی در نگاه به محبوب است. شاعر از زیبایی‌های چهره و موهای محبوب خود می‌گوید و به نوعی در تلاش است تا رازهای پنهان او را کشف کند. این تصویرسازی نشان‌دهنده‌ی جذابیت و سحر خاصی است که محبوب بر آفرینش خود دارد.
چنین کز آینه ام زرد رو من بیمار
مگر که خویشتن از باده سرخ رو بینم
هوش مصنوعی: من در حالتی بیمارگونه قرار دارم، چون چهره‌ام در آینه زرد و رنگ‌پریده است، مگر اینکه خود را در حالتی شاداب و سرخوش به خاطر شراب ببینم.
رقیب حمل جفا میکند ولی لطفست
هر آن ستم که از آن شوخ تند خو بینم
هوش مصنوعی: رقیب با من بدرفتاری می‌کند، اما هر بار که از آن معشوق سرزنده و تندخو ستم می‌بینم، در واقع محبت و لطفش را در پشت این ستم احساس می‌کنم.
به آرزوی دل خود عجب رسد اهلی
که در دلش ز تو هردم صد آرزو بینم
هوش مصنوعی: اهلی، با تعجب به این موضوع اشاره می‌کند که در دل کسی که همیشه به یاد اوست، آرزوهای زیادی شکل می‌گیرد. به طوری که او همیشه در ذهن و دل آن شخص حضوری پررنگ دارد و این موضوع برای اهلی شگفت‌انگیز است.