شمارهٔ ۱۰۸۴
شور ستمت چند کند دور ز خویشم
شوری مکن ای کان نمک بادل ریشم
خونریزی مژگان تو ای مرهم دل چند
تا چند زنی بر دل ریش اینهمه ریشم
گر سرکشم از داغ تو ایشمع جفا کیش
پروانه صفت سوختنی در همه کیشم
در پیش تو واپس ترم از جمله ولیکن
آندم که کشی تیغ بقتل از همه پیشم
از ذره کمم لیک گر از مهر نسیمی
در عشق تو خورشید صفت از همه بیشم
تنها نه که بیگانه ام از خلق چو اهلی
بیگانه صفت بهر تو بیگانه خویشم
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
شور ستمت چند کند دور ز خویشم
شوری مکن ای کان نمک بادل ریشم
هوش مصنوعی: نمیدانم که چقدر میتوانم به خاطر ستمها و ظلامت دور از خودم عذاب بکشم. ای نمک، لطفاً چنان کاری نکن که دل مرا بیشتر آزاردهی.
خونریزی مژگان تو ای مرهم دل چند
تا چند زنی بر دل ریش اینهمه ریشم
هوش مصنوعی: مژگان تو مثل دارویی برای قلب من است، اما چرا با هر نگاه و حرکت تو، دلم را بیشتر مجروح میکنی؟ این درد و زخمها که دارم، زیاد است و تو با اشکال مختلفی بر قلب شکستهام میزنی.
گر سرکشم از داغ تو ایشمع جفا کیش
پروانه صفت سوختنی در همه کیشم
هوش مصنوعی: اگر به خاطر عشق تو سرکشی کنم، به یاد دارم که مانند پروانهای هستم که به خاطر محبت میسوزد و در هر حالتی، سوختن را تجربه میکند.
در پیش تو واپس ترم از جمله ولیکن
آندم که کشی تیغ بقتل از همه پیشم
هوش مصنوعی: در برابر تو من از همه کمتر و عقبافتادهتر هستم، اما وقتی که تیغ را برای کشتن برمیداری، در آن لحظه من از همه جلوتر و پیشتازتر میشوم.
از ذره کمم لیک گر از مهر نسیمی
در عشق تو خورشید صفت از همه بیشم
هوش مصنوعی: هرچند من مانند ذرهای کوچک هستم، اما اگر نسیمی از محبت تو در من وزیده شود، در عشق تو مانند خورشید میدرخشم و از دیگران برتر خواهم بود.
تنها نه که بیگانه ام از خلق چو اهلی
بیگانه صفت بهر تو بیگانه خویشم
هوش مصنوعی: تنها نیستم که از دیگران جدا هستم، مانند حیوانی که به خودی خود از مردم بیگانه است، برای تو نیز از خود بیگانه شدم.