شمارهٔ ۱۰۶۸
من از گلهای خون دل از آن رخساره تر دارم
که از دست رقیب خار خاری در جگر دارم
مرا گویی که یارت کیست خواهم دیگری گویم
ولی دل ندهم گفتن که من یار دگر دارم
همی خواهم که ره یابم درون سینه مردم
که گر درد تو یابم در دلی آن نیز بردارم
شتابان میروی دانم نگردی یار من لیکن
بگردان گوشه چشمی که ذوق یکنظر دارم
مرا هرچند یاری بیش، او بیگانه تر اهلی
عجب بختی زبون و طالع بی پا و سر دارم
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
من از گلهای خون دل از آن رخساره تر دارم
که از دست رقیب خار خاری در جگر دارم
هوش مصنوعی: من از دل پر درد و غم، گلهایی دارم که زیبایی چهرهات را بیشتر از زخمی که از رقیب در دلم مانده، نشان میدهند.
مرا گویی که یارت کیست خواهم دیگری گویم
ولی دل ندهم گفتن که من یار دگر دارم
هوش مصنوعی: به تو میگویم که اگر از من بپرسی یارت کیست، میتوانم از دیگری نام ببرم، اما قلبم را به این حرف نمیدهم چون در واقع یار دیگری دارم.
همی خواهم که ره یابم درون سینه مردم
که گر درد تو یابم در دلی آن نیز بردارم
هوش مصنوعی: میخواهم به عواطف و احساسات درونی مردم دسترسی پیدا کنم؛ زیرا اگر درد تو را در دل کسی پیدا کنم، آن را نیز از او میگیرم.
شتابان میروی دانم نگردی یار من لیکن
بگردان گوشه چشمی که ذوق یکنظر دارم
هوش مصنوعی: میدانم که با سرعت میروی و نمیخواهی به من توجه کنی، اما لطفاً یک نگاه کوچک به من بینداز؛ زیرا از همین یک نظر کوچک خوشحال میشوم.
مرا هرچند یاری بیش، او بیگانه تر اهلی
عجب بختی زبون و طالع بی پا و سر دارم
هوش مصنوعی: هرچقدر که یاران بیشتری داشته باشم، او همچنان از من دورتر و غریبهتر خواهد بود. من در سرنوشت خود بخت بد و طالع بیقدری دارم.