گنجور

شمارهٔ ۱۰۶۴

گمره شدیم بسکه بره مست رفته ایم
یارب تو دست گیر که از دست رفته ایم
رفتیم از آستان تو در سجده حرم
با همت بلند عجب پست رفته ایم
پیوسته گشت سلسله ما بکوی دوست
از بس چو مور صف زده پیوست رفته ایم
یاران ز دام عشق گریزان چو ماهی اند
ما خود به اختیار درین شست رفته ایم
اهلی دل تو چاره مستی چه میکند
گو نیست شو که ما و تو از هست رفته ایم

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گمره شدیم بسکه بره مست رفته ایم
یارب تو دست گیر که از دست رفته ایم
هوش مصنوعی: ما آنقدر در راه اشتباه رفتیم که دیگر گم شده‌ایم، خدایا به ما کمک کن که از مسیر درست دور شده‌ایم.
رفتیم از آستان تو در سجده حرم
با همت بلند عجب پست رفته ایم
هوش مصنوعی: ما به هنگام رفتن از درگاه تو، با هدفی بزرگ در دل، در سجده به حرم تو بوده‌ایم، اما در عجبیم که چگونه به چنین پایین‌ذاق پایین آمده‌ایم.
پیوسته گشت سلسله ما بکوی دوست
از بس چو مور صف زده پیوست رفته ایم
هوش مصنوعی: ما همیشه به سوی دوست حرکت کرده‌ایم و چون موری که پیوسته در صف می‌رود، به این مسیر ادامه داده‌ایم.
یاران ز دام عشق گریزان چو ماهی اند
ما خود به اختیار درین شست رفته ایم
هوش مصنوعی: دوستان از دام عشق فرار می‌کنند مانند ماهی‌ها، اما ما خود به انتخاب خود در این آب غرق شده‌ایم.
اهلی دل تو چاره مستی چه میکند
گو نیست شو که ما و تو از هست رفته ایم
هوش مصنوعی: دل تو برای درمان مستی‌اش چه تدبیری دارد؟ برو، چون ما و تو از وجود خود فاصله گرفته‌ایم.