گنجور

شمارهٔ ۱۰۶۱

شبهای هجر اگر چه دل ریش سوزدم
روز وصال باز جگر بیش سوزدم
این هم ز مهر نیست که چندان نظر کند
خواهد کزین نمک جگر ریش سوزدم
یارب چه حالتست که بیگانگان بمن
سوزند بیش از آنکه دل خویش سوزدم
زینگونه کز فغان نگذارم بخواب کس
ترسم که آه مردم درویش سوزدم
اهلی ز داغ عشق نسوزم که سوختن
خوشتر که طعنه های بد اندیش سوزدم

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شبهای هجر اگر چه دل ریش سوزدم
روز وصال باز جگر بیش سوزدم
هوش مصنوعی: در شب‌هایی که به خاطر جدایی غمگین بودم و قلبم می‌سوزد، زمانی که دوباره همدیگر را دیدیم، درد و رنج بیشتری را تحمل کردم.
این هم ز مهر نیست که چندان نظر کند
خواهد کزین نمک جگر ریش سوزدم
هوش مصنوعی: این جمله به این مفهوم اشاره دارد که کسی به خاطر محبت و عشق نیست که به او توجه می‌کند، بلکه ممکن است دلایل دیگری داشته باشد. گوینده با اشاره به رنج و درد خود، از سوختن جگرش به خاطر عشقش صحبت می‌کند. در واقع، او به تلخی و سختی‌های عشق اشاره می‌کند و نشان می‌دهد که این عشق چه بار سنگینی برایش به همراه دارد.
یارب چه حالتست که بیگانگان بمن
سوزند بیش از آنکه دل خویش سوزدم
هوش مصنوعی: پروردگارا، چه حالتی است که دردی که بیگانگان به من می‌زنند، از دردی که خودم به دل خویش می‌زنم، بیشتر است؟
زینگونه کز فغان نگذارم بخواب کس
ترسم که آه مردم درویش سوزدم
هوش مصنوعی: من از این فریاد و ناله به خواب کسی اجازه نمی‌دهم و نگرانم که آه‌های مردم درویش مرا به آتش بکشد.
اهلی ز داغ عشق نسوزم که سوختن
خوشتر که طعنه های بد اندیش سوزدم
هوش مصنوعی: من از داغ عشق نمی‌سوزم، زیرا سوختن به خاطر عشق برایم خوشایندتر است تا اینکه با طعنه‌ها و زخم زبان‌های بداندیشان بسوزم.