گنجور

شمارهٔ ۱۰۱

نور دو چشم کز برم بریده رفته است
هیچ نمی رود زدل گرچه زدیده رفته است
پای بدامن کفن زان نکشد شهید عشق
کز سر مستی جهان دست کشیده رفته است
کعبه جان کجا برد بار تعلق خسان
یافته ره در آن حرم هر که جریده رفته است
هرکه ندیده روی او گر همه کام دیده است
عاقبت از جهان چو شد کام ندیده رفته است
از پی آن غزال چین اهلی اگر تو جان دهی
کی بکف آریش دگر کز تو رمیده رفته است

اطلاعات

وزن: مفتعلن مفاعلن مفتعلن مفاعلن (رجز مثمن مطوی مخبون)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نور دو چشم کز برم بریده رفته است
هیچ نمی رود زدل گرچه زدیده رفته است
هوش مصنوعی: نور دو چشمم که از پیش من رفته، هرگز از دلِ من نمی‌رود، هرچند که از دیده‌ام دور شده است.
پای بدامن کفن زان نکشد شهید عشق
کز سر مستی جهان دست کشیده رفته است
هوش مصنوعی: معنی این بیت به این شکل است: شهید عشق که به خاطر مستی و بی‌خبری از دنیا، دست از همه چیز کشیده و رفته است، هرگز به پای کفن نمی‌افتد و به آن توجهی ندارد.
کعبه جان کجا برد بار تعلق خسان
یافته ره در آن حرم هر که جریده رفته است
هوش مصنوعی: کعبه جان، مکانی است که گنجینه‌های روحی و معنوی در آن نهفته است، اما تعلقات دنیوی افراد ضعیف و بی‌اراده، آنها را از رسیدن به این مکان دور کرده است. هر کسی که به دنبال این حرم معنوی رفته، در حقیقت نشانی از خود را در این سفر به همراه دارد.
هرکه ندیده روی او گر همه کام دیده است
عاقبت از جهان چو شد کام ندیده رفته است
هوش مصنوعی: هر کسی که زیبایی او را ندیده باشد، اگرچه در زندگی به تمام خواسته‌ها و لذت‌ها رسیده باشد، در نهایت وقتی از این دنیا می‌رود، با این واقعیت که زیبایی او را تجربه نکرده است، راهی می‌شود.
از پی آن غزال چین اهلی اگر تو جان دهی
کی بکف آریش دگر کز تو رمیده رفته است
هوش مصنوعی: اگر برای به دست آوردن آن غزال زیبا و دلخواه خود جانت را فدای او کنی، آیا می‌توانی دوباره او را به دست بیاوری؟ چرا که او از پیش تو رفته و دیگر به تو باز نخواهد گشت.