گنجور

شمارهٔ ۱۰۰

به عهد یوسف من کز فرشته افزون است
کسی حکایت لیلی کند که مجنون است
اگر چه جام جمی آه از آن دل نازک
که تا نفس زده ام خاطرت دگرگون است
سگ تو واقف بیمار دل ز بیداری است
تو مست خواب چه دانی که حال ما چون است
چو غنچه سینه ریشم به بین و حال مپرس
که شرح زخم درونم ز وصف بیرون است
نواله ستمت قسمت از ازل داریم
نصیبه ازل است این ستم نه اکنون است
زرطل عشق گدا شاه اگر شود چه عجب
که ظل عشق عجب سایه همایون است
چو شیشه گریه تلخی که می کنی اهلی
هزار کاسه چشم از غم تو پر خون است

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

به عهد یوسف من کز فرشته افزون است
کسی حکایت لیلی کند که مجنون است
هوش مصنوعی: کسی نمی‌تواند داستان لیلی و مجنون را بگوید، مگر اینکه قدرت و زیبایی او مانند یوسف باشد. یوسف در جنبه‌های روحانی و جمالی بر دیگران برتری دارد.
اگر چه جام جمی آه از آن دل نازک
که تا نفس زده ام خاطرت دگرگون است
هوش مصنوعی: هرچند که من از جام جمی نوشیده‌ام، اما دل حساس من همچنان درگیر خاطرات توست.
سگ تو واقف بیمار دل ز بیداری است
تو مست خواب چه دانی که حال ما چون است
هوش مصنوعی: سگ تو از حال دل بیمار ما باخبر است، اما تو که غرق خواب هستی از وضعیت ما چیزی نمی‌دانی.
چو غنچه سینه ریشم به بین و حال مپرس
که شرح زخم درونم ز وصف بیرون است
هوش مصنوعی: سینه‌ام همانند غنچه‌ای شکسته است، به آن نگاه کن و از حال من نپرس. زیرا درد و زخم‌های درونی‌ام توصیف‌شدنی نیست و نمی‌توان آن‌ها را از ظاهر و شباهت‌ها فهمید.
نواله ستمت قسمت از ازل داریم
نصیبه ازل است این ستم نه اکنون است
هوش مصنوعی: بخشی از مشقات و سختی‌های تو، از ابدیت به ما رسیده و این ظلمی که در حال تجربه‌اش هستیم، وقتی که در زمان حال قرار داریم، فقط بخشی از آن سرنوشتی است که از زمان‌های گذشته رقم خورده است.
زرطل عشق گدا شاه اگر شود چه عجب
که ظل عشق عجب سایه همایون است
هوش مصنوعی: اگر عشق با ارزش‌ترین مقام‌ها را هم زیر نفوذ خود بگیرد، تعجبی نیست؛ زیرا عشق مانند سایه‌ای است که همواره بر سر بزرگان و شاهان قرار دارد.
چو شیشه گریه تلخی که می کنی اهلی
هزار کاسه چشم از غم تو پر خون است
هوش مصنوعی: مانند شیشه‌گری که با دل‌تنگی و غم گریه می‌کند، چشمان بسیاری از اشک و اندوه تو پر شده است.