گنجور

شمارهٔ ۵۷ - در موعظه گوید

ایدل گدایی از کرم کار ساز کن
خود را زمنت همه کس بی نیاز کن
توحید چیست ترک تعلق ز هر چه هست
یعنی بروی غیر در دل فراز کن
گوهر بزهر چشم نیز زد ز ناکسان
بگذار مار مهره ز زهر احتراز کن
مور لییم چند شوی ما گنج باش
یعنی که خاک در دهن حرص و از کن
جان را که تیره ساخته یی از هوای نفس
چون شمع روشن از نفس جانگداز کن
خیز ای پسر که قافله عمر میرود
در خواب ناز تا به کیی چشم باز کن
ناز پریوشان همه دیوانگان خرند
در حسن عقل کو و بر ایشان تو ناز کن
رحمان ذاشتن پی شیطان شدن خطاست
ما خود نهفته ایم تو خود امتیاز کن
ای شیخ شهر سجده دیوار تا بکی
بشناس قبله اول وآنگه نماز کن
کس دل بکس نداد که دلداریی ندید
رو در حقیقت آر و قیاس مجاز کن
طبل نهی است از عمل خلق گفتگو
چنگ امل هم از عمل خویش ساز کن
ای خفته، روز عمر ترا رو بکوتهی است
این روز کوته از شب طاعت دراز کن
اینراه کعبه نیست که زادش توکل است
این راه محشرست برو توشه ساز کن
حاجت بترک تاج ندارد طریق عشق
محمود باش و بندگی چون ایاز کن
تن را مکن بدار چو منصور سر فراز
جان را بدار ملک بقا سرفراز کن
گر خلعت حقیقت او نیست در برت
آن جامه را ز طرز شریعت طراز کن
هر کش چراغ دل نه زنور محمدی است
چون شمع سر جدا ز تن او به گاز کن
قانون بوعلی مرض تن دوا کند
جان را دوا ز حکمت شاه حجاز کن
شاه از عرض نوازش مستغنیان کند
رو در ناب آن شه مسکین نواز کن
بازی مخور یجلوه طاووس بیهنر
بازآی و صید دولت این شاهباز کن
معراج شهسوار عرب از علی بپرس
با عقل بوعلی سخن از ترکتاز کن
آنجا که معجزست ره عقل و فهم نیست
از عقل فهم شعبده حقه باز کن
ارباب صدق میوه ز باغ نبی خورند
ای ژاژخای همچو شتر رو به ژاز کن
عاشق نیی که بوی گلت گریه آورد
هان ای فسرده گریه ببوی پیاز کن
اهلی اگر ز اعهل دلانی زبان ببند
خاموش باش و همدمی اهل راز کن

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ایدل گدایی از کرم کار ساز کن
خود را زمنت همه کس بی نیاز کن
هوش مصنوعی: ای دل، با بخشش و generosity خود، زندگی‌ات را تغییر بده و طوری باش که از هیچ کسی نیازمند نباشی.
توحید چیست ترک تعلق ز هر چه هست
یعنی بروی غیر در دل فراز کن
هوش مصنوعی: توحید به معنای ترک وابستگی به هر چیز غیر از خداست، یعنی قلب را از محبت به غیر خدا خالی کن و تنها به او توجه داشته باش.
گوهر بزهر چشم نیز زد ز ناکسان
بگذار مار مهره ز زهر احتراز کن
هوش مصنوعی: از میان همه‌ی آدم‌ها، برخی هستند که به ظاهر جذاب و زیبا به نظر می‌رسند، اما واقعاً چیزهای خوبی ندارند. بهتر است از محبت و محبت‌آمیز رفتار کردن با آن‌ها دوری کنی و مراقب باشی که خودت را در معرض خطر قرار ندهی.
مور لییم چند شوی ما گنج باش
یعنی که خاک در دهن حرص و از کن
هوش مصنوعی: اگر از مال و ثروت بسیار بخوری، مثل مورچه‌ای هستی که به یاد زحمات و تلاشهایش در گنجینه‌ای از خاک به دنبال روزی است، در حالی که شایسته است از لذت‌های واقعی زندگی بهره‌مند شوی. به این معناست که نباید اسیر حرص و طمع باشی و باید به چیزهای باارزش و با معنی‌تر متمرکز شوی.
جان را که تیره ساخته یی از هوای نفس
چون شمع روشن از نفس جانگداز کن
هوش مصنوعی: اگر جان تو به خاطر خواسته‌های نفسانی‌ات تاریک شده است، آن را همچون شمعی که از نفس سوخته می‌درخشد، روشن کن.
خیز ای پسر که قافله عمر میرود
در خواب ناز تا به کیی چشم باز کن
هوش مصنوعی: بیدار شو، فرزندم، زیرا قافله عمر در حال حرکت است و تو هنوز در خواب عمیق غفلت به سر می‌بری. تا کی می‌خواهی اینطور ادامه بدهی؟ چشمانت را بگشای و از خواب بیدار شو.
ناز پریوشان همه دیوانگان خرند
در حسن عقل کو و بر ایشان تو ناز کن
هوش مصنوعی: زیبایی و جذابیت ناشی از معشوقان باعث می‌شود که بسیاری از دیوانگان به آن‌ها دل ببندند، اما شاید در این میان فراموش شود که عقل و درایت چه جایگاهی دارد. با این حال تو همچنان به آن‌ها توجه کن و ناز بخر.
رحمان ذاشتن پی شیطان شدن خطاست
ما خود نهفته ایم تو خود امتیاز کن
هوش مصنوعی: ایمان به رحمان و پیروی از شیطان اشتباه است. ما خود را درون پنهان کرده‌ایم، تو نیز باید خود را بشناسی و تمایز قائل شوی.
ای شیخ شهر سجده دیوار تا بکی
بشناس قبله اول وآنگه نماز کن
هوش مصنوعی: ای شیخ شهر، تا کی به دیوار سجده می‌کنی؟ ابتدا قبله را بشناس و بعد به نماز بایست.
کس دل بکس نداد که دلداریی ندید
رو در حقیقت آر و قیاس مجاز کن
هوش مصنوعی: هیچ‌کس دل خود را به کسی نسپرده است، زیرا که در واقعیت، عشق و محبت را ندیده است، فقط می‌تواند در خیال و تشبیه به آن‌چه که می‌خواهد برسد.
طبل نهی است از عمل خلق گفتگو
چنگ امل هم از عمل خویش ساز کن
هوش مصنوعی: کسی که فقط صحبت می‌کند و اقدامی انجام نمی‌دهد، مانند طبل است که فقط صدا می‌دهد و هیچ کاری نمی‌کند. بهتر است که خودت دست به عمل بزنی و با تلاش و کوشش، نتیجه را به دست آوری.
ای خفته، روز عمر ترا رو بکوتهی است
این روز کوته از شب طاعت دراز کن
هوش مصنوعی: ای کسی که خواب هستی، روزهای زندگی‌ات به زودی پایان می‌رسد. این روزهای کوتاه را با عبادت و کار نیک پر کن تا جبران زمان‌های طولانی شب را کرده باشی.
اینراه کعبه نیست که زادش توکل است
این راه محشرست برو توشه ساز کن
هوش مصنوعی: این مسیر کعبه نیست که فقط به اعتماد و توکل نیازی داشته باشد، بلکه این راهی به سوی روز قیامت است، پس باید خودت را آماده کنی و توشه‌ای برای سفر جمع‌آوری کنی.
حاجت بترک تاج ندارد طریق عشق
محمود باش و بندگی چون ایاز کن
هوش مصنوعی: برای رسیدن به خواسته‌هایت نیازی به زرق و برق نیست، در مسیر عشق به شخصیت بزرگ و بخشنده‌ای مانند محمود گام بردار و همچون ایاز، با فروتنی و خدمتگزاری رفتار کن.
تن را مکن بدار چو منصور سر فراز
جان را بدار ملک بقا سرفراز کن
هوش مصنوعی: بدنت را مانند منصور (که به خاطر عقایدش کشته شد) به خطر نینداز، بلکه جانت را حفظ کن و به مقام ماندگاری برسان.
گر خلعت حقیقت او نیست در برت
آن جامه را ز طرز شریعت طراز کن
هوش مصنوعی: اگر لباس حقیقت او بر تن نداری، آن لباس را طبق قواعد شریعت بپوش.
هر کش چراغ دل نه زنور محمدی است
چون شمع سر جدا ز تن او به گاز کن
هوش مصنوعی: هر کس که چراغ دلش نور محمدی باشد، مانند شمعی است که از بدنش جدا شده و فقط با گاز پابرجا می‌ماند.
قانون بوعلی مرض تن دوا کند
جان را دوا ز حکمت شاه حجاز کن
هوش مصنوعی: بیماری‌های جسمی را داروی بوعلی درمان می‌کند، اما برای نجات جان و روح، باید از حکمت و دانش بزرگ حجاز بهره برد.
شاه از عرض نوازش مستغنیان کند
رو در ناب آن شه مسکین نواز کن
هوش مصنوعی: پادشاه از احترام و محبت به کسانی که در رفاه و خوشبختی هستند، بی‌نیاز است؛ اما به آن پادشاه فقیر، که در سختی و تنگدستی به سر می‌برد، محبت و لطف نشان بده.
بازی مخور یجلوه طاووس بیهنر
بازآی و صید دولت این شاهباز کن
هوش مصنوعی: بازی نکن و خودت را مثل طاووس بی‌فایده نشان نده. برگرد و تلاش کن تا به موفقیت و موقعیت عالی دست یابی.
معراج شهسوار عرب از علی بپرس
با عقل بوعلی سخن از ترکتاز کن
هوش مصنوعی: از علی بپرس که چگونه معراجی برای شهسوار عرب رخ داد و با عقل بوعلی گفتگو کن و درباره موضوع ترکتاز مطالبی بگو.
آنجا که معجزست ره عقل و فهم نیست
از عقل فهم شعبده حقه باز کن
هوش مصنوعی: در جایی که کارهای شگفت‌انگیز و معجزه‌گرانه وجود دارد، عقل و درک بشری نمی‌تواند به آنجا راه پیدا کند. پس به حقیقت بپرداز و رازهای نهفته را آشکار کن.
ارباب صدق میوه ز باغ نبی خورند
ای ژاژخای همچو شتر رو به ژاز کن
هوش مصنوعی: اگر انسان‌های راستگو و صادق از میوه‌های باغ پیامبر استفاده می‌کنند، تو ای کسی که فقط حرف‌های بی‌اساس می‌زنی، به جای گفتگوهای بی‌فایده، به کارهای مفید بپرداز.
عاشق نیی که بوی گلت گریه آورد
هان ای فسرده گریه ببوی پیاز کن
هوش مصنوعی: عاشق واقعی کسی است که بوی گل محبوبش او را به سمت اشک و گریه می‌کشاند. اما تو که قلبت سرد و بی‌روح است، به جای آن باید بوی پیاز را استشمام کنی و در حسرت بمانی.
اهلی اگر ز اعهل دلانی زبان ببند
خاموش باش و همدمی اهل راز کن
هوش مصنوعی: اگر خویشتن را از دلتنگی دور کنی و صحبت اهل علم و درایت را ببینی، بهتر است سکوت کنی و با افراد اهل راز و دانش همنشینی کنی.