شمارهٔ ۵ - در منقبت امیر المومنین علی (ع) گوید
ای جان همه جانها روح القدسی گویا
پنهان ز نظر اما در دیده جان پیدا
در مکه و در یثرب شاهنشه ذو موکب
در مشرق و در مغرب خورشید جهان آرا
عیسی فلک رتبت موسی ملک همت
دانا بهمه حکمت در علم نظر بینا
هم مهدی و هم حارث بی ثانی و بی ثالث
در علم نبی وارث عالم بهمه اشیا
هر کوبه تو آمد کج شد از در حق مخرج
این نکته بود مدرج در سر قدر حقا
از لطف تو شد مشروح معنی «انا املح»
مرغان اولی اجنح در گلشن تو پیدا
بر هر که نمایی رخ در عرصه زند شه رخ
بنمای رخ فرخ منصوبه ما بگشا
هر کو بتو رو آورد یا آنکه بمهرت مرد
از دست اجل جان برد در دنیی و در عقبا
آنکز تو نشد ملتذ دوزخ شوش ماخذ
مشکل که بود مقذ از دوزخ غم او را
شاهنشه دین حیدر شاهی مه شعاع خور
بنوشه به کلک زر منشور ترا طغرا
خورشید جهان افروز بر تشنه لبان دلسوز
بخشنده جان امروز ساقی جنان فردا
آیینه عقل و حس گنجینه هر مفلس
آرایش هر مجلس آسایش جان ما
ایمظهر خلق خوش گر خصم شود سر کش
باد از عقب آتش در خاک تنش بادا
در حجت خاص الخاص نام تو بر م ز اخلاص
تا زهره شود رقاص در این چمن خضرا
بر جمله سجودت فرض لازم چو ادای قرض
خورشید فتد بر ارض در سجده تو صد جا
حرفی که نشد منقوط از داغ تو شد مسقوط
هرگز نشود مسبوط بی داغ تو دل قطعا
از هر چه شود ملفوظ ذکر تو بود ملحوظ
آنی که شود محفوظ از یاد خوشت جانها
ایشمع همه مجمع نور همه را مطلع
هم افضل و هم اشجع هم اعلم و هم اعلا
نرگس چو شقایق داغ دارد ز حسد در باغ
کز سرمه کش ما زاغ شد نرگس او شهلا
ای در همه جا معروف از خلق و کرم موصوف
مهدی صفتی موقوف از غیب برون فرما
در قول و عمل صادق علمت بعمل عاشق
در حکمت و دین حاذق در علم و ادب دانا
بر هر دو جهان مالک و زهر دو جهان تارک
در راه حق ایسالک سالکتری از عنقا
مهر تو به جان و دل آمیخت در آب و گل
مارا همه الحاصل حاصل تویی از دنیا
هم آدم و هم خاتم خرم بتو در عالم
مقصود بنی آدم از عالم و مافیها
دید از تو دم کشتن بخشیدن جان دشمن
جانی همه جسم و تن روحی همه سر تا پا
مهر تو دهد پرتو کاین زورق ماه نو
گردید سلامت رو بر جنبش این دریا
ای از همه حال آگه همراز نبی الله
با شاه رسل همره در منزل او ادنا
بی مدح علی اصلا نرگف سخن بالا
اهلی تو پی مولا اهلی بشدی اهلا
یا رب به کمال وی کافروخت از و هرشی
کاین نامه چو گردد طی جرمم بکرم بخشا
شمارهٔ ۴ - در مدح شاه اسماعیل گوید: رسید آن گل که می بخشد طراوت گلشن جان راشمارهٔ ۶ - در ماتم شهید کربلا (ع) گوید: ماه محرم است و شد دجله روان ز چشم ما
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیلن مفعول مفاعیلن (هزج مثمن اخرب)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ای جان همه جانها روح القدسی گویا
پنهان ز نظر اما در دیده جان پیدا
هوش مصنوعی: ای جان همه موجودات، مانند روحالقدس که به نظر نمیآید، اما در دیده دل و جان مشخص و پیدا است.
در مکه و در یثرب شاهنشه ذو موکب
در مشرق و در مغرب خورشید جهان آرا
هوش مصنوعی: در مکه و یثرب، پادشاهی با شکوه وجود دارد که در شرق و غرب، خورشید جهان را میتاباند.
عیسی فلک رتبت موسی ملک همت
دانا بهمه حکمت در علم نظر بینا
هوش مصنوعی: عیسی در آسمان نمایانگر مقام والایی است و موسی نیز نماد سلطنت و اراده است. دانا کسی است که به تمامی دانشها آگاه است و در علم، بصیرت و بینش بینظیری دارد.
هم مهدی و هم حارث بی ثانی و بی ثالث
در علم نبی وارث عالم بهمه اشیا
هوش مصنوعی: این بیت به مفهوم وجود شخصیتی اشاره دارد که هم به عنوان مهدی و هم به عنوان حارث شناخته میشود و هیچ همتا و شریکی ندارد. او به علم و دانایی عظیمی دست یافته و وارث علم پیامبران است و بر همه چیز آگاهی دارد.
هر کوبه تو آمد کج شد از در حق مخرج
این نکته بود مدرج در سر قدر حقا
هوش مصنوعی: هر کس که به درِ حقیقت نزدیک شود و با آن روبرو گردد، تحت تأثیر قرار میگیرد و این نکته در ذات او ثبت میشود.
از لطف تو شد مشروح معنی «انا املح»
مرغان اولی اجنح در گلشن تو پیدا
هوش مصنوعی: از محبت و لطف تو، توضیح معنای "من زیبا هستم" آشکار شد؛ پرندگان زیبا و با بالهای خود، در باغ تو نمایان شدند.
بر هر که نمایی رخ در عرصه زند شه رخ
بنمای رخ فرخ منصوبه ما بگشا
هوش مصنوعی: هر کس را که در میدان زندگی نشان دهی، به او بگو که چهره شاد و خوشخبر ما را نیز بیفشارد و از نزد خود، چهره خوشی را برایش باز کند.
هر کو بتو رو آورد یا آنکه بمهرت مرد
از دست اجل جان برد در دنیی و در عقبا
هوش مصنوعی: هر کسی که به سمت تو بیاید یا کسی که به خاطر عشق تو از این دنیا برود، در زندگی و در سرای آخرت مورد رحمت و محبت قرار میگیرد.
آنکز تو نشد ملتذ دوزخ شوش ماخذ
مشکل که بود مقذ از دوزخ غم او را
هوش مصنوعی: در نهایت، اگر تو به دوزخ نروی، دیگران نیز از درد و مشکلات تو خوشحال نخواهند بود و این موضوع تنها به سختیهای تو مربوط نمیشود.
شاهنشه دین حیدر شاهی مه شعاع خور
بنوشه به کلک زر منشور ترا طغرا
هوش مصنوعی: پادشاه دین، حیدر است که همچون ماه نورافشانی میکند. با قلم طلا، نام و نشان تو را بر روی منشور حک میکند.
خورشید جهان افروز بر تشنه لبان دلسوز
بخشنده جان امروز ساقی جنان فردا
هوش مصنوعی: خورشید زندگیبخش، بر کسانی که تشنهاند و دلهای مهربان دارند، میتابد. ای بخشندهای که مینوشانی جانها، امروز ما را سیراب کن و فردا به بهشت دسترسی بده.
آیینه عقل و حس گنجینه هر مفلس
آرایش هر مجلس آسایش جان ما
هوش مصنوعی: آینه عقل و حس، گنجینهای برای هر بیپول است و زینتبخش هر جلسه و آرامشبخش جان ماست.
ایمظهر خلق خوش گر خصم شود سر کش
باد از عقب آتش در خاک تنش بادا
هوش مصنوعی: اگر مظهر زیبایی و نیکی با دشمنی مواجه شود، نباید نگران باشد، چرا که از پشت این دشمنی، آتش انگیزه و قدرت وجود دارد که ممکن است او را به خاک بکشاند.
در حجت خاص الخاص نام تو بر م ز اخلاص
تا زهره شود رقاص در این چمن خضرا
هوش مصنوعی: در دلیل و انگیزهای خاص، نام تو به خاطر خلوص در دل من قرار گرفته است تا مانند گلهای درخشان و شاداب، زیباییام را در این باغ به نمایش بگذارم.
بر جمله سجودت فرض لازم چو ادای قرض
خورشید فتد بر ارض در سجده تو صد جا
هوش مصنوعی: تمام وجود تو باید در حالت سجده باشد، مانند این که ادای دین و قرضی را میکنی. همچنان که خورشید به زمین تابیده و در جاهای مختلف بر آن سجده میکند، تو نیز میبایست در سجدهات ثابتقدم و مداوم باشی.
حرفی که نشد منقوط از داغ تو شد مسقوط
هرگز نشود مسبوط بی داغ تو دل قطعا
هوش مصنوعی: حرفی که به خاطر داغ تو بیاثر شد، هرگز به نتیجه نخواهد رسید. بدون داغ تو، دل همیشه از امنیت و آرامش بیبهره خواهد ماند.
از هر چه شود ملفوظ ذکر تو بود ملحوظ
آنی که شود محفوظ از یاد خوشت جانها
هوش مصنوعی: هر چیزی که گفته میشود، یاد تو در نظر است، و آنچه که در خاطرها محفوظ میماند، یاد تویی که جانها را خوشحال میکند.
ایشمع همه مجمع نور همه را مطلع
هم افضل و هم اشجع هم اعلم و هم اعلا
هوش مصنوعی: او در جمع همه نورهاست، همه را آگاه و آشنا میکند و از هر نظر برتر، دلیر، دانشمند و والا مقام است.
نرگس چو شقایق داغ دارد ز حسد در باغ
کز سرمه کش ما زاغ شد نرگس او شهلا
هوش مصنوعی: نرگس زیبا به خاطر حسادت از شقایق، دلی پر درد دارد، چرا که در باغ، از سرمهای که ما به چشمان زاغ میزنیم، چشمان او نیز زیباتر شده است.
ای در همه جا معروف از خلق و کرم موصوف
مهدی صفتی موقوف از غیب برون فرما
هوش مصنوعی: ای معروف به مهربانی و کرامت در میان مردم، ای مهدی با ویژگیهای خاص، از عالم غیب بیرون بیا و ما را یاری کن.
در قول و عمل صادق علمت بعمل عاشق
در حکمت و دین حاذق در علم و ادب دانا
هوش مصنوعی: در گفتار و عمل، انسان باید راستگو باشد. علم و عشق در دل او باید وجود داشته باشد. در زمینه حکمت و دین، باید فردی ماهر و خبره باشد. همچنین در علم و ادب باید دانا و آگاه باشد.
بر هر دو جهان مالک و زهر دو جهان تارک
در راه حق ایسالک سالکتری از عنقا
هوش مصنوعی: او به عنوان مالک هر دو جهان شناخته میشود و از هر دو دنیا بینیاز است. او در مسیر حق قدم گذاشته و مانند سالکی است که به دنبال حقیقت میگردد و به دور از موانع دنیا، به سوی معانی بلند زندگی حرکت میکند.
مهر تو به جان و دل آمیخت در آب و گل
مارا همه الحاصل حاصل تویی از دنیا
هوش مصنوعی: عشق و محبت تو به طور کامل در وجود ما ریشه دوانده و ما تمام آنچه از دنیا داریم به خاطر توست.
هم آدم و هم خاتم خرم بتو در عالم
مقصود بنی آدم از عالم و مافیها
هوش مصنوعی: همه انسانها و آخرین پیامبر به خاطر تو در این جهان خوشحال و مسرور هستند، زیرا هدف از خلقت انسانها تو هستی و تمام آنچه در این دنیا وجود دارد.
دید از تو دم کشتن بخشیدن جان دشمن
جانی همه جسم و تن روحی همه سر تا پا
هوش مصنوعی: تو آنچنان دلربایی که حتی جان دشمن را نجات میدهی و تمام وجودم به عشق تو زنده است. تو روحی هستی که در تمام جسم و جان من در جریان است.
مهر تو دهد پرتو کاین زورق ماه نو
گردید سلامت رو بر جنبش این دریا
هوش مصنوعی: محبت تو نور و روشنی میبخشد، به طوری که این قایق، مانند ماه نو، با آرامش در این دریا حرکت میکند.
ای از همه حال آگه همراز نبی الله
با شاه رسل همره در منزل او ادنا
هوش مصنوعی: ای کسی که از تمام احوال آگاهی، همراز پیغمبر خدا در کنار حضرت علی در مقام و منزلتی بالا.
بی مدح علی اصلا نرگف سخن بالا
اهلی تو پی مولا اهلی بشدی اهلا
هوش مصنوعی: بدون ستایش علی، سخن به بلندای آن نمیرسد. تو در پی مولا هستی و تو انسانی پاک و اصیلی هستی.
یا رب به کمال وی کافروخت از و هرشی
کاین نامه چو گردد طی جرمم بکرم بخشا
هوش مصنوعی: ای پروردگارا، به خاطر کمالات او در دنیا و آخرت، گناهانم را ببخش و هر نیکوکاری که در این نامه وجود دارد را بپذیر.