شمارهٔ ۳۲ - توحید و منقبت معصومین
آن مبدعی که چشمه نطق از زبان گشاد
قفل در سخن بکلید زبان گشاد
آن پادشاه کز کرم و ذره پروری
در پیش ذره ذره چو خورشید خوان گشاد
در بارگاه شوکت خورشید پرتوش
از شرق تا به غرب فلک سایه بان گشاد
بر تشنگان ملک عدم دست رحمتش
از خاک چشمه چشمه آب روان گشاد
زنجیر عدل بست ز فیض شعاع مهر
بر طاق چرخ تا در امن و امان گشاد
درهای آرزوی مراد و هوای نفس
بر دوست بست و برعد و از امتحان گشاد
خود صید کرد و صورت آدم بهانه ساخت
کز غمزه تیر کرد و ز ابرو کمان گشاد
در باغ صنع او که مجال نظاره نیست
گر در گشاد هم کرم باغبان گشاد
مقصود دوست بود رخ آل مصطفی
از صد هزار گل که درین بوستان گشاد
شاه عرب چو میل به فتح فلک نمود
مه را دو نیمه کرد و در آسمان گشاد
مشکل گشای خلق که از علم من لدن
هر مشکلی که بود بشرح و بیان گشاد
از آستان اوست گشاده در بهشت
خرم کسی که دیده بر آن استان گشاد
بعد از نبی امام بحق مرتضی علی است
شیری که پنجه اش در خیبر روان گشاد
آن خضر رهروان که پی تشنگان دین
صد چشمه حیات ز نوک زبان گشاد
آن نوح مکرمت که دم ذوالفقار او
طوفان نمود دو لب خونفشان گشاد
هرکو حدیث تلخی زهر حسن شنید
تلخ آب حسرت از مژه خون چکان گشاد
بهر حسین تشنه جگر جان خسته ام
صد چشمه ز آب چشم درینخاکدان گشاد
هرکس که ابر دیده زین العابد دید
خوناب چشمش از مژه صد ناودان گشاد
بحر کرم محمد باقر که دست او
صد خرمن در از کمر کهکشان گشاد
خورشید علم جعفر صادق کزین چمن
چون صبح صادق از نفسش گل دهان گشاد
چشمی که روی موسی کاظم بصدق دید
رضوان بروی او در باغ جنان گشاد
سلطان دین و شاه خرسان علی که زهر
خورد از رضا چو شهد و دل دشمنان گشاد
گنج شرف محمد جواد کز کرم
قفل از در ذخایر دریا وکان گشاد
بحر کرم علی نقی کآب زندگی
برتشنگان ز چشمه رطب اللسان گشاد
شاهی که یافت از حسن عسگری مدد
ملک جهان بعسگر نصرت قرآن گشاد
گنجی که نقد هر دو جهان است عاقبت
خواهد بدست مهدی آخر زمان گشاد
او آن گره گشاست که چون سر زند ز غیب
خواهد گره ز کار زمین و زمان گشاد
مهمان یار او بود و ما طفیل او
در بر طفیلی از شرف میهمان گشاد
یارب باهل بیت نبی کز درش مران
اهلی که بر در کرمت چشم جان گشاد
بر پیریش ببخش که روزی که زادهم
چشم از امید مرحمتت بر جهان گشاد
شمارهٔ ۳۱ - ایضا در جام شاه گوید: ساقیا جام تو از آب حیاتش چه کم استشمارهٔ ۳۳ - در منقبت حضرت امیر المومنین: صبح سعادت دمید حق در دولت گشاد
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
آن مبدعی که چشمه نطق از زبان گشاد
قفل در سخن بکلید زبان گشاد
هوش مصنوعی: آن کسی که باعث شده چشمه گفتار از زبان جاری شود و قفل سکوت را به طور کامل باز کند، به نوعی قدرت بیان را به ما بخشیده است.
آن پادشاه کز کرم و ذره پروری
در پیش ذره ذره چو خورشید خوان گشاد
هوش مصنوعی: آن پادشاهی که به خاطر رحمت و بزرگواریاش، در برابر موجودات کوچک و ناچیز مثل ذرات گرد و غبار، مانند خورشید به مهربانی و بزرگی دست میگشاید.
در بارگاه شوکت خورشید پرتوش
از شرق تا به غرب فلک سایه بان گشاد
هوش مصنوعی: در محفل پرافتخار خورشید، نور آن از سمت شرق تا غرب آسمان را پوشانده است.
بر تشنگان ملک عدم دست رحمتش
از خاک چشمه چشمه آب روان گشاد
هوش مصنوعی: خداوند با رحمتش به بینواها و افرادی که در کمبود و نیاز هستند، کمک میکند و از خاک، منابعی تازه و زنده برایشان به وجود میآورد.
زنجیر عدل بست ز فیض شعاع مهر
بر طاق چرخ تا در امن و امان گشاد
هوش مصنوعی: زنجیر عدالت به خاطر تابش نور خورشید بر آسمان بسته شد تا در امنیت و آرامش گشایش یابد.
درهای آرزوی مراد و هوای نفس
بر دوست بست و برعد و از امتحان گشاد
هوش مصنوعی: درهای آرزوها و خواستهها برای دوست بسته شد و از آزمون و امتحان آزاد گردید.
خود صید کرد و صورت آدم بهانه ساخت
کز غمزه تیر کرد و ز ابرو کمان گشاد
هوش مصنوعی: او خود را به دام انداخت و به زیباییاش اشاره کرد، زیرا با نگاه عاشقانهاش به قلبها تیر زد و از ابروی خود مانند کمان، عشق را رها کرد.
در باغ صنع او که مجال نظاره نیست
گر در گشاد هم کرم باغبان گشاد
هوش مصنوعی: در باغ آفرینش او، جایی برای تماشا وجود ندارد. حتی اگر در به روی ما باز شود، باز هم لطف باغبان نخواهد بود.
مقصود دوست بود رخ آل مصطفی
از صد هزار گل که درین بوستان گشاد
هوش مصنوعی: مراد از این جمله این است که زیبایی چهرهی حضرت محمد(ص)، که از بین تمام گلها و زیباییها در عالم بینظیر است، فقط به خاطر دوست (خدا) و لطف او نمایان شده است. در واقع، جاذبه و زیبایی خاص او از میان تمام زیباییهای جهان، تنها به خاطر اراده و خواست الهی است.
شاه عرب چو میل به فتح فلک نمود
مه را دو نیمه کرد و در آسمان گشاد
هوش مصنوعی: سلطان عرب هنگامی که خواست آسمان را تسخیر کند، ماه را به دو نیم کرد و در آسمان گسترش داد.
مشکل گشای خلق که از علم من لدن
هر مشکلی که بود بشرح و بیان گشاد
هوش مصنوعی: من مشکلگشای مردم هستم و هر گونه مسئلهای را با علم و دانش خود به وضوح و روشنی توضیح میدهم.
از آستان اوست گشاده در بهشت
خرم کسی که دیده بر آن استان گشاد
هوش مصنوعی: کسی که نگاهش به درگاه پروردگار باشد، دروازهای به سوی بهشت پرنعمت برای او گشوده میشود.
بعد از نبی امام بحق مرتضی علی است
شیری که پنجه اش در خیبر روان گشاد
هوش مصنوعی: پس از پیامبر، امام راستین علی مرتضی است، همان شجاعی که با قدرت و دلاوریاش در نبرد خیبر دشمنان را شکست داد.
آن خضر رهروان که پی تشنگان دین
صد چشمه حیات ز نوک زبان گشاد
هوش مصنوعی: آن راهنمایی که مانند خضر (پیامبر) برای کسانی که به دنبال دین و حقیقت هستند، صد چشمه از زندگی و آگاهی را از زبانش جاری میکند.
آن نوح مکرمت که دم ذوالفقار او
طوفان نمود دو لب خونفشان گشاد
هوش مصنوعی: آن بزرگ مرد کریم که با شمشیرش طوفانی برپا کرد، لبانش را به خون آغشته گشود.
هرکو حدیث تلخی زهر حسن شنید
تلخ آب حسرت از مژه خون چکان گشاد
هوش مصنوعی: هر کسی که درباره زیباییهای تلخ سخن بشنود، به شدت حسرت میخورد و از چشمانش اشک میریزد.
بهر حسین تشنه جگر جان خسته ام
صد چشمه ز آب چشم درینخاکدان گشاد
هوش مصنوعی: برای حسین، به خاطر تشنگیاش، جان خستهام را فدای او میکنم؛ صدها چشمهی آب از چشمانم در این خاک دامان جاری میشود.
هرکس که ابر دیده زین العابد دید
خوناب چشمش از مژه صد ناودان گشاد
هوش مصنوعی: هر کسی که ابر را دیده باشد، از زین العابد، اشک چشمانش به قدری فراوان است که گویا از مژههایش صد ناودان جاری شده است.
بحر کرم محمد باقر که دست او
صد خرمن در از کمر کهکشان گشاد
هوش مصنوعی: دریای generosity و سخاوت محمد باقر به قدری وسیع و بیپایان است که مثل دستانش، صدها گندمزار از کمر کهکشان را در آغوش میگیرد.
خورشید علم جعفر صادق کزین چمن
چون صبح صادق از نفسش گل دهان گشاد
هوش مصنوعی: علم جعفر صادق به اندازهای درخشان و روشنگر است که مانند صبح روشن، از وجودش گلهای دانش و روشنایی میرویند.
چشمی که روی موسی کاظم بصدق دید
رضوان بروی او در باغ جنان گشاد
هوش مصنوعی: چشمی که حضرت موسی کاظم را با صداقت دید، مانند بهشت بر روی او گشوده شد.
سلطان دین و شاه خرسان علی که زهر
خورد از رضا چو شهد و دل دشمنان گشاد
هوش مصنوعی: علی، که رهبر دین و فرمانروای خراسان است، از زهر نوشید و این زهر برای او مانند شهد شیرین بود و موجب شادی دل دشمنانش شد.
گنج شرف محمد جواد کز کرم
قفل از در ذخایر دریا وکان گشاد
هوش مصنوعی: درخشش و ارزش بالای محمد جواد، به قدری است که از لطف و کرمش، قفلهای دریای گنجهای پنهان را باز کرده است.
بحر کرم علی نقی کآب زندگی
برتشنگان ز چشمه رطب اللسان گشاد
هوش مصنوعی: دریاچه سخاوت امام علی نقی، مانند آب زندگی، برای تشنگان، از چشمهای گوارا و شیرین سرازیر شده است.
شاهی که یافت از حسن عسگری مدد
ملک جهان بعسگر نصرت قرآن گشاد
هوش مصنوعی: شاهی که از حسن عسگری یاری گرفت، سلطنت جهان را با کمک قرآن گسترش داد.
گنجی که نقد هر دو جهان است عاقبت
خواهد بدست مهدی آخر زمان گشاد
هوش مصنوعی: گنجی که ارزش آن در هر دو جهان بیاندازه است، در نهایت به دست مهدی در زمان آخر خواهد رسید و به ما نشان داده خواهد شد.
او آن گره گشاست که چون سر زند ز غیب
خواهد گره ز کار زمین و زمان گشاد
هوش مصنوعی: او کسی است که وقتی از غیب ظهور کند، میتواند مشکلات و بندهای کارهای زمین و زمان را باز کند و آنها را حل کند.
مهمان یار او بود و ما طفیل او
در بر طفیلی از شرف میهمان گشاد
هوش مصنوعی: یار او میهمان ما بود و ما در کنار او به عنوان وابسته و همراهش بودیم. به خاطر شرافت این میهمان، ما نیز از آن بزرگمنشی بهرهمند شدیم.
یارب باهل بیت نبی کز درش مران
اهلی که بر در کرمت چشم جان گشاد
هوش مصنوعی: پروردگارا، به خانه پیامبر نروید و اهل آن را از درش دور نکنید، زیرا که من با دلی پر از امید در جستجوی رحمت تو هستم.
بر پیریش ببخش که روزی که زادهم
چشم از امید مرحمتت بر جهان گشاد
هوش مصنوعی: به او اجازه بده که بر روی موهای سپیدش بگذارد، زیرا در روزی که به دنیا آمدم، چشمم به رحمت و لطف تو به دنیا باز شد.