گنجور

شمارهٔ ۲۵ - در شجاعت شاه اسمعیل گوید

شاه روشندل که ریزد خون دشمن بهر دوست
قرص خورشید فلک بهر کمر شمشیر اوست
شاه اسماعیل حیدر آنکه در روز مصاف
تیغ او بهر خلاف از اژدها برکند پوست
موج گوهرچین بود بر روی تیغش از غضب
زانکه با دشمن چو بحر از اصل گوهر تندخوست
هرکه رویش دید داند کز کدامین گوهرست
پاکی گوهر چو تیغش روشن از روی نکوست
آب تیغش هر کجا سر برزد از جوی غلاف
آب روی دشمنان بر خاک راهش آب جوست
خون خصمش چون نریزد کز فلک هر صبح و شام
تا قیامت تیغ مهر از دشمنانش کینه جوست
هرکه خون دشمنانش میخورد مانند تیغ
در میان دوستان هر جا که باشد سرخ روست
تا شود روی زمین پاک از غبار ظالمان
روزگاری شد که آب تیغ او در شست شوست
برگ گل از نازکی با تیغ او ماند ولی
قدر او از گوهرست و قدر او از رنگ و بوست
از زبان تیغ او آتش جهد مانند برق
بس که با دشمن تیغ او در گفتگوست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شاه روشندل که ریزد خون دشمن بهر دوست
قرص خورشید فلک بهر کمر شمشیر اوست
هوش مصنوعی: پادشاهی با دل روشن که برای دوستانش جانش را فدای دشمنان می‌کند، همچون خورشید زمین را روشن می‌کند و به کمر شمشیرش قدرت و تسلطی دارد.
شاه اسماعیل حیدر آنکه در روز مصاف
تیغ او بهر خلاف از اژدها برکند پوست
هوش مصنوعی: شاه اسماعیل حیدر، کسی است که در میدان نبرد، با شمشیرش به قدری قدرت و دلاوری دارد که می‌تواند پوست اژدها را از آن جدا کند. این نشان‌دهنده‌ی توانایی و شجاعت او در نبردهای سخت است.
موج گوهرچین بود بر روی تیغش از غضب
زانکه با دشمن چو بحر از اصل گوهر تندخوست
هوش مصنوعی: موجی که بر روی تیغی درخشان و تیز نشسته است، نشان‌دهنده خشم و قدرت است. مانند دریا که نسبت به دشمن خود، با سرشت و طبیعتی سرسخت و خشن ظاهر می‌شود.
هرکه رویش دید داند کز کدامین گوهرست
پاکی گوهر چو تیغش روشن از روی نکوست
هوش مصنوعی: هر کس که چهره‌اش را ببیند، متوجه می‌شود که او از چه نوع جواهری است. پاکی او از آنجا می‌آید که زیبایی‌اش مانند تیغی درخشان است و این درخشش ناشی از ظاهری نیکو است.
آب تیغش هر کجا سر برزد از جوی غلاف
آب روی دشمنان بر خاک راهش آب جوست
هوش مصنوعی: هر جا که تیغ به بیرون می‌آید، آب از جوی غلافش جاری می‌شود و بر دشمنان می‌ریزد، انگار آب جو به دنبال راهی برای سرزمین آنهاست.
خون خصمش چون نریزد کز فلک هر صبح و شام
تا قیامت تیغ مهر از دشمنانش کینه جوست
هوش مصنوعی: وقتی که خون دشمنش ریخته شود، از آن روز به بعد تا قیامت، خورشید هر روز و شب به خاطر کینه‌ای که از دشمنانش دارد، تیغ خود را به سوی آن‌ها خواهد کشید.
هرکه خون دشمنانش میخورد مانند تیغ
در میان دوستان هر جا که باشد سرخ روست
هوش مصنوعی: هر کسی که از دشمنانش انتقام بگیرد، در میان دوستانش مورد احترام و اعتبار قرار می‌گیرد و همیشه محبوب است.
تا شود روی زمین پاک از غبار ظالمان
روزگاری شد که آب تیغ او در شست شوست
هوش مصنوعی: زمانی فرامی‌رسد که دنیا از آلودگی‌های ظلم و ستم رهایی یابد و پاک گردد، همان‌طور که آب تیز تیغ در شست و شو تمیز می‌شود.
برگ گل از نازکی با تیغ او ماند ولی
قدر او از گوهرست و قدر او از رنگ و بوست
هوش مصنوعی: برگ گل به خاطر نازکی و لطافتش شبیه تیغ است، اما ارزش آن به خاطر گوهر وجودش و همچنین رنگ و بویش بیشتر از همه چیز است.
از زبان تیغ او آتش جهد مانند برق
بس که با دشمن تیغ او در گفتگوست
هوش مصنوعی: تیغ او همچون آتش و روشنایی برق می‌درخشد و به سرعت با دشمنانش در حال جنگ و جدال است.