بخش ۵ - اشارت به اشتباهات مورخان ایران
گهی شاه را پهلوان خوانده است
گهی عصر این را بدان رانده است
گهی کشوری را کند شاه نام
گهی شخص نامیده قومی تمام
گهی نام جنگی شده پهلوان
گهی گوید از دیو و از جاودان
یکی را کند شاه سالی هزار
پدر را به جای پسر شهریار
دریغا که تاریخ در آن زمان
چو مه بود در زیر ابری نهان
هم آثار پیدا نبودی بسی
خطوط کهن را نخواندی کسی
زآتور و از بابل و لیدیا
زآلام و از هتن و از میدیا
ز یونان و از مصر و قوم فنیس
نبود آگهی نزد دستان نویس
ازین رو سروده سخن ناشناس
یکی را نموده به دیگر قیاس
زمان های شاهان همه درهم است
سخن های تاریخ بس مبهم است
چو صد سال شاهی کند کیقباد
کس از توس و آرش نیارد بیاد
فریبرز کو بود شاه مدی
نتابید ازو فره ایزدی
چو کاوس فرمان براند بسی
زاکمینیان یاد نآرد کسی
چو لهراسب شاهی کند گاه دیر
به یونان سفارت نماید زریر
چو گشتاسب باشد یکی شهریار
زشاهی فرو ماند اسفندیار
سه پنجه که شاهی کند اردشیر
دوم اردشیر را نیاید بویر
چو رستم زید سالیان دراز
به هر جنگ او خود بود رزم ساز
چو گرشسب باز او نشیند به تخت
شود زال زر پهلوی نیکبخت
چو سیروس خواند همی زند و است
مه و سال زردشت نباشد درست
چو ضحاک شاهیست سالی هزار
نیایند کلدانیان در شمار
فریدون چو شاهی کند پنج صد
به آبادیان سلطنت کی رسد
چو افراسیاب است خاقان ترک
همان شیده او راست پور بزرگ
چو ایلاگوی شد ز تورانیان
بود رود کارن یکی پهلوان
چو ایراک پور فریدون بود
شلمناصر و تور وارون شود
چو آثور شد سرو شاه یمن
بود شهر نینویه نام چمن
چو سگسار شد نام مازندران
همان گرگساران بود اندران
چو ملک دیاگوست دشت دغو
ز گرسیوز آرند دختی نکو
چو آرمینه هم گشت سرحد تور
گرازان در آن جا برآرند شور
گر ایرش همان جنگ آرش بود
چو سیوز که نام سیاوش بود
گروهی زره پهلوانی نبود
فرود دلاور جوانی نبود
نه پیران ویسه است دستور شه
که او خود بود جاودانی سپه
آلانان به جز ملک آلام نیست
که گوید به شهنامه نام دژیست
گروهی ز تاتار باشد پشنگ
که بودند به امیدیان پیش جنگ
گهارگهانی است هون سیاه
که بودی قراخان زتوران سپاه
بلاشان به جز قوم شریک نیست
چو بیژن که افسانه ی بی زنی ست
پشن خود بود جنگ نورانیاس
که اندر پلانه بد آن را اساس
از این گونه باشد غلط ها بسی
که آگه نبودی از این ها کسی
مگر اندرین عصر فرخنده بن
که پیدا شد آن رازهای کهن
دریغ است که امروز ایرانیان
ندانند تاریخ پیشینیان
بخش ۴ - چگونگی از میان رفتن تاریخ ایران: مر این راز سربسته را کس نجستبخش ۶ - سبب نظم کتاب: مرا گفت دستور فرخنده رای
اطلاعات
وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گهی شاه را پهلوان خوانده است
گهی عصر این را بدان رانده است
هوش مصنوعی: گاه کسی را شاه و پادشاه میخوانند و گاه او را نزدیک به زوال و پایینآوردن شأن معرفی میکنند.
گهی کشوری را کند شاه نام
گهی شخص نامیده قومی تمام
هوش مصنوعی: گاهی اوقات یک کشور تحت سلطه یک پادشاه قرار میگیرد و در زمانهای دیگر، یک فرد به عنوان نماینده یا نماد یک قوم شناخته میشود.
گهی نام جنگی شده پهلوان
گهی گوید از دیو و از جاودان
هوش مصنوعی: گاه پهلوان به عنوان یک جنگجو شناخته میشود و گاه درباره دیوان و موجودات افسانهای سخن میگوید.
یکی را کند شاه سالی هزار
پدر را به جای پسر شهریار
هوش مصنوعی: در اینجا گفته میشود که یک شخص به جای پسر، مورد توجه شاه قرار میگیرد و به او مقام و احترام داده میشود، به گونهای که یک سال او را به عنوان جانشین پدرش میبیند. این موضوع به تمجید و ارجحیت دادن به او در مقابل دیگران اشاره دارد.
دریغا که تاریخ در آن زمان
چو مه بود در زیر ابری نهان
هوش مصنوعی: ای کاش، در آن زمان تاریخ مانند ماهی بود که زیر ابری پنهان شده است.
هم آثار پیدا نبودی بسی
خطوط کهن را نخواندی کسی
هوش مصنوعی: اگر آثار قابل مشاهدهای وجود نداشت، هیچکس قادر به خواندن خطوط قدیمی نبود.
زآتور و از بابل و لیدیا
زآلام و از هتن و از میدیا
هوش مصنوعی: از سرزمینهای آتور، بابل و لیدیا، همچنین از آلام و هتن و میدیا.
ز یونان و از مصر و قوم فنیس
نبود آگهی نزد دستان نویس
هوش مصنوعی: از یونان و مصر و قوم فینیس، کسی در میان نویسندگان آگاه نبود.
ازین رو سروده سخن ناشناس
یکی را نموده به دیگر قیاس
هوش مصنوعی: به همین دلیل، شعر یک ناشناس را به دیگران نسبت داده و با آن مقایسه کرده است.
زمان های شاهان همه درهم است
سخن های تاریخ بس مبهم است
هوش مصنوعی: زمان سلطنت شاهان به هم ریخته و نامشخص است و روایتهای تاریخی نیز به شدت مبهم و غیرشفاف هستند.
چو صد سال شاهی کند کیقباد
کس از توس و آرش نیارد بیاد
هوش مصنوعی: وقتی که کیقباد به مدت صد سال پادشاهی کند، هیچکس از مردم توس و آرش او را به یاد نخواهد آورد.
فریبرز کو بود شاه مدی
نتابید ازو فره ایزدی
هوش مصنوعی: فریبرز، که پادشاه مادی بود، از او شکوه الهی تابش نکرد.
چو کاوس فرمان براند بسی
زاکمینیان یاد نآرد کسی
هوش مصنوعی: وقتی کاوس به عنوان فرمانروایی برمیخیزد، هیچکس به یاد آن کاوینیان نمیافتد.
چو لهراسب شاهی کند گاه دیر
به یونان سفارت نماید زریر
هوش مصنوعی: وقتی لهراسب به حکومت میپردازد، گاهی اوقات به یونان مسافرت میکند و زریر را به عنوان نماینده خود به آنجا میفرستد.
چو گشتاسب باشد یکی شهریار
زشاهی فرو ماند اسفندیار
هوش مصنوعی: اگر گشتاسب یک پادشاه باشد، اسفندیار از مقام شاهی کمتر است.
سه پنجه که شاهی کند اردشیر
دوم اردشیر را نیاید بویر
هوش مصنوعی: اگر کسی به دنبال قدرت و سلطنت باشد، شاهی مانند اردشیر دوم را نمیتواند به راحتی به دست آورد.
چو رستم زید سالیان دراز
به هر جنگ او خود بود رزم ساز
هوش مصنوعی: رستم سالهای زیادی را در میدانهای جنگ گذرانده و در هر نبرد، خود او نقش اصلی را در مبارزه داشته است.
چو گرشسب باز او نشیند به تخت
شود زال زر پهلوی نیکبخت
هوش مصنوعی: وقتی گرشسب دوباره به تخت بنشیند، زال، پدرش، در کنار او خوشبخت و ثروتمند میشود.
چو سیروس خواند همی زند و است
مه و سال زردشت نباشد درست
هوش مصنوعی: به نظر میرسد که روز و سال زردشت به درستی نخواهد بود. اگر سیروس نیز بخواند، این موضوع همچنان ادامه خواهد یافت.
چو ضحاک شاهیست سالی هزار
نیایند کلدانیان در شمار
هوش مصنوعی: ضحاک مانند پادشاهی است که هزار سال میگذرد و مردم کلده دیگر در شمار نمیآیند.
فریدون چو شاهی کند پنج صد
به آبادیان سلطنت کی رسد
هوش مصنوعی: وقتی فریدون به عنوان پادشاه به ساخت و ساز و آبادانی میپردازد، سلطنت او به کجا خواهد رسید و چه اندازه پیشرفت خواهد کرد؟
چو افراسیاب است خاقان ترک
همان شیده او راست پور بزرگ
هوش مصنوعی: مثل اینکه خاقان ترک همانند افراسیاب است، و او پسر بزرگی را دارد که به شدت به او وابسته است.
چو ایلاگوی شد ز تورانیان
بود رود کارن یکی پهلوان
هوش مصنوعی: زمانی که ایلاگوی از طرف تورانیان به میدان آمد، رود کارن یکی از پهلوانان شد.
چو ایراک پور فریدون بود
شلمناصر و تور وارون شود
هوش مصنوعی: وقتی ایراگ، پسر فریدون است، شلمناصر و تور به سمت خلاف او میروند.
چو آثور شد سرو شاه یمن
بود شهر نینویه نام چمن
هوش مصنوعی: زمانی که سروهای زیبای شاه یمن به بلوغ و شکوفایی رسیدند، شهر نینوا به عنوان مکانی با باغهای دلانگیز معروف بود.
چو سگسار شد نام مازندران
همان گرگساران بود اندران
هوش مصنوعی: وقتی نام مازندران به جای خود بازمیگردد، در آنجا به عنوان سرزمین گرگها شناخته میشود.
چو ملک دیاگوست دشت دغو
ز گرسیوز آرند دختی نکو
هوش مصنوعی: وقتی که ملک دیاگوست به دشت دغو نگاه میکند، دختر نیکو از گرسیوز را میبیند.
چو آرمینه هم گشت سرحد تور
گرازان در آن جا برآرند شور
هوش مصنوعی: وقتی که آرمینه به سرزمین تور گرازان رسید، در آنجا شور و شوقی برپا کردند.
گر ایرش همان جنگ آرش بود
چو سیوز که نام سیاوش بود
هوش مصنوعی: اگر ایرج همان جنگ آرش باشد، همانطور که سیوز نام سیاوش را دارد.
گروهی زره پهلوانی نبود
فرود دلاور جوانی نبود
هوش مصنوعی: نمیتوان گفت که در میان گروهی از پهلوانان، هیچ زرهی وجود نداشت و همچنین هیچ جوان دلاوری در آنجا نبود.
نه پیران ویسه است دستور شه
که او خود بود جاودانی سپه
هوش مصنوعی: نه، پیران و بزرگان به او دستور نمیدهند، چون او خود به تنهایی دارای جاودانگی و قدرت سپهسالاری است.
آلانان به جز ملک آلام نیست
که گوید به شهنامه نام دژیست
هوش مصنوعی: در حال حاضر، به جز سرزمین آلام، هیچ مکانی وجود ندارد که در شهنامه نام دژی در آن ذکر شده باشد.
گروهی ز تاتار باشد پشنگ
که بودند به امیدیان پیش جنگ
هوش مصنوعی: گروهی از تاتارها به نام پشنگ وجود دارند که در زمان جنگ به نیروی امید بخش خود اعتقاد دارند.
گهارگهانی است هون سیاه
که بودی قراخان زتوران سپاه
هوش مصنوعی: در زمانهای مختلف، صدای وحشتناک و ترسناکی به گوش میرسد که مرتبط با سپاه قراخان از سرزمین توران است.
بلاشان به جز قوم شریک نیست
چو بیژن که افسانه ی بی زنی ست
هوش مصنوعی: در میان مشکلها و مصیبتها کسی جز همقومان و نزدیکان نمیتواند یاری کند، همانطور که بیژن که در داستانش به تنهایی و بیهمسری شناخته میشود.
پشن خود بود جنگ نورانیاس
که اندر پلانه بد آن را اساس
هوش مصنوعی: در دل خود جنگی روشن و نورانی وجود دارد که در دنیا بر اساس آن شکل گرفته است.
از این گونه باشد غلط ها بسی
که آگه نبودی از این ها کسی
هوش مصنوعی: از این قبیل اشتباهات بسیار است که هیچ کس از آنها آگاه نبود.
مگر اندرین عصر فرخنده بن
که پیدا شد آن رازهای کهن
هوش مصنوعی: آیا در این زمان خوشبخت، رازهای قدیمی کهنه آشکار شده است؟
دریغ است که امروز ایرانیان
ندانند تاریخ پیشینیان
هوش مصنوعی: متأسفانه امروز بسیاری از ایرانیان از تاریخ و میراث فرهنگی نیاکان خود بیخبرند.