گنجور

بخش ۲۰ - شاهنشاهی سیروس اعظم

چو نامه به سیروس فرخ رسید
سپاهی سوی اکبتان برکشید
به یک حمله کرد اژدها را اسیر
سپاه مدی شد زآورد سیر
نیا را به استرخ در جای داد
شب و روز او را همی داشت شاد
کی آرش که بد نامور خال شه
به هر کار می جست اقبال شه
گرفت آن گهی دختر اسپتام
که خواندند خود اسپنویش بنام

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.