گنجور

بخش ۱۴ - پادشاهی توس

پس آنگه مغان انجمن ساختند
یکی شاه بر تخت بنشاختند
شه نوذران کش بدی نام توس
هریدوت داناش خواند دیوس
بیامد به تخت مهی برنشست
شهی بود با داد و دانش پرست
بر آراست آن کاویایی درفش
اباکوس و پیلان و زرینه کفش
همه برج ها کرده بد سرخ و زرد
چو زرین و سیمین و هم لاجورد
که روشن روان بود و بیدار بود
به داد و به دانش سزاوار بود
بیاورد از بلخ آتشکده
نگه داشت آیین جشن سده
ز شهر دیاکو یکی دخت خواست
چو کار بزرگی بر او گشت راست
پدید آمد از وی فریبرز راد
که خواند فراورتسش هیرداد
بگاه مهی شد یکی شاه نو
گمانم که بد او سیاوخش کو
خوشا گاه فرخ تیوس بزرگ
که بامیش خوردی همی آب گرگ

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

پس آنگه مغان انجمن ساختند
یکی شاه بر تخت بنشاختند
هوش مصنوعی: سپس در کنار هم، میهمانی برپا کردند و یکی از آنها را به عنوان پادشاه بر تخت نشاندند.
شه نوذران کش بدی نام توس
هریدوت داناش خواند دیوس
هوش مصنوعی: شه نوذران سرزمینی را بدی که به نام توس معروف است، هردوت دانا دیوهایی را خوانده است.
بیامد به تخت مهی برنشست
شهی بود با داد و دانش پرست
هوش مصنوعی: ملکی بر تخت نشسته بود که بسیار محترم و دانا بود.
بر آراست آن کاویایی درفش
اباکوس و پیلان و زرینه کفش
هوش مصنوعی: کسی که از نسل کاوه است، پرچم زیبایی را به همراه فیل‌ها و کفش‌های زرین آراسته است.
همه برج ها کرده بد سرخ و زرد
چو زرین و سیمین و هم لاجورد
هوش مصنوعی: تمامی برج‌ها را به رنگ‌های زشت قرمز و زرد درآورده‌اند، مانند طلا و نقره و همچنین لاجورد.
که روشن روان بود و بیدار بود
به داد و به دانش سزاوار بود
هوش مصنوعی: او انسانی بود با فکر روشن و بیدار، که شایسته کمک و علم بود.
بیاورد از بلخ آتشکده
نگه داشت آیین جشن سده
هوش مصنوعی: بیا و از بلخ آتشکده‌ای بیاور که سنت جشن سده را حفظ کنیم.
ز شهر دیاکو یکی دخت خواست
چو کار بزرگی بر او گشت راست
هوش مصنوعی: از شهر دیاکو، دختری به درخواست آمد که وقتی کار مهمی برای او پیش آمد، همه چیز به خوبی پیش رفت.
پدید آمد از وی فریبرز راد
که خواند فراورتسش هیرداد
هوش مصنوعی: فریبرز راد از او پدید آمد، کسی که برای او آوای خاصی سرود و آواز خواند.
بگاه مهی شد یکی شاه نو
گمانم که بد او سیاوخش کو
هوش مصنوعی: زمانی که ماه به اوج خود رسید، یک شاهی جدید پیدا شد که به نظرم شبیه سیاوخش بود.
خوشا گاه فرخ تیوس بزرگ
که بامیش خوردی همی آب گرگ
هوش مصنوعی: خوشا زمانه‌ای که در جشن و شادی تیوس بزرگ، با یکدیگر غذا می‌خورید و از آب شیرین می‌نوشید.