گنجور

بخش ۱۲ - سلاله ی مدی و پادشاهی کیقباد

چنین تابگاه گو کی نژاد
ورا خواند دانا مگر کیقباد
که ارباس کرد مدی نام داشت
به البرز کوه اندر آرام داشت
سپاهی زقوم مدی گرد کرد
برآورد از شهر نینونه گرد
بله زیس که او بود بابل خدای
بهر کار ارباس را رهنمای
زمغلوبی خصم دادش خبر
ازیرا که بودی ستاره شمر
چو از کار نینویه پرداختند
یکی سلطنت از مدی ساختند
پس از شاه ارباس شش تن بدی
گرفتند هر یک ره ایزدی
یکی ز آن میان بود نوذر بنام
دگر گرد فرتوس با نام و کام
سه دیگر گو اشکش رزم زن
چهارم بد اورند لشکر شکن
به پنجم کرزم آن یل شیر گیر
ششم بود منجیک گرد دلیر
از ایران بهر گوشه برهم یکی
گرفته زهر کشوری اندکی
ز آترپاتن تا به کابل زمین
نکرد ایچ یاد این از آن آن ازین

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چنین تابگاه گو کی نژاد
ورا خواند دانا مگر کیقباد
هوش مصنوعی: هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید که آن شخص چه نسبتی دارد و از کجا آمده است، مگر کسانی که به دانش و حکمت دست یافته‌اند.
که ارباس کرد مدی نام داشت
به البرز کوه اندر آرام داشت
هوش مصنوعی: در کوه‌های البرز شخصی به نام ارباس کرد زندگی می‌کرد و در آنجا سکونت داشت.
سپاهی زقوم مدی گرد کرد
برآورد از شهر نینونه گرد
هوش مصنوعی: نیروهایی از قوم مدی جمع شدند و از شهر نینونه بیرون آمدند.
بله زیس که او بود بابل خدای
بهر کار ارباس را رهنمای
هوش مصنوعی: بله، او کسی است که بابل، خدای همه کارها را به عنوان راهنما معرفی کرده است.
زمغلوبی خصم دادش خبر
ازیرا که بودی ستاره شمر
هوش مصنوعی: مخالف او از شکست خود خبر داد، زیرا او را همچون ستاره‌ای درخشان می‌دید.
چو از کار نینویه پرداختند
یکی سلطنت از مدی ساختند
هوش مصنوعی: پس از آن که از کار نینوا فارغ شدند، یکی از مردم مدی به سلطنت رسید.
پس از شاه ارباس شش تن بدی
گرفتند هر یک ره ایزدی
هوش مصنوعی: پس از یاری شاه ارباس، شش نفر از وزرای او به خدمت گرفتند و هر کدام به راهی مقدس و الهی رفتند.
یکی ز آن میان بود نوذر بنام
دگر گرد فرتوس با نام و کام
هوش مصنوعی: در میان آن‌ها فردی به نام نوذر وجود داشت و او با نام و ویژگی‌هایش در بین مردم مشهور بود.
سه دیگر گو اشکش رزم زن
چهارم بد اورند لشکر شکن
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد به جنگ بپردازد، لازم است که چشمانی به اشک آغشته داشته باشد و البته نیازمند نیرویی است که بتواند رئیس و فرمانده‌ای قوی باشد.
به پنجم کرزم آن یل شیر گیر
ششم بود منجیک گرد دلیر
هوش مصنوعی: در اینجا شاعر به شخصیتی قوی و شجاع اشاره می‌کند که در مرحله پنجم از چالش‌ها و سختی‌ها، به دلیری و قدرت خود ادامه می‌دهد و در مرحله ششم نیز با تمام وجود آماده است تا بر مشکلات فائق آید.
از ایران بهر گوشه برهم یکی
گرفته زهر کشوری اندکی
هوش مصنوعی: از ایران برای هر گوشه‌ای، کمی از زهر کشورهای دیگر گرفته‌اند.
ز آترپاتن تا به کابل زمین
نکرد ایچ یاد این از آن آن ازین
هوش مصنوعی: از آترپاتن تا کابل، هیچ چیزی را فراموش نکرده است؛ هر چیزی از آنچه که بوده، یادآوری می‌شود.