گنجور

شمارهٔ ۹ - قطعه ناتمام بخط استاد

نادر بهوای افسر هند
ز آمویه فشانده گرد تا سند
در کوه سپند کوفته فش
گرشاسب سپندسان بر آتش
نغنود بخواب چشم مستش
ناسود درون حق پرستش
در راه وفا و حق پرستی
پرداخت بکارها دو دستی

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

نادر بهوای افسر هند
ز آمویه فشانده گرد تا سند
هوش مصنوعی: نادر به قصد تسخیر هند، به راهی از آمویه گذشت و گرد و غبار به پا کرد تا به سند برسد.
در کوه سپند کوفته فش
گرشاسب سپندسان بر آتش
هوش مصنوعی: در کوه، فش گرشاسب (دلاوری از شخصیت‌های اساطیر ایرانی) به شدت بر آتش کوه می‌کوبد.
نغنود بخواب چشم مستش
ناسود درون حق پرستش
هوش مصنوعی: چشم مست او در خواب غنوده است و درونش پر از عشق و ارادت به حقیقت و پرستش الهی است.
در راه وفا و حق پرستی
پرداخت بکارها دو دستی
هوش مصنوعی: در مسیر وفاداری و حقیقت جویی، باید تمام تلاش و انرژی خود را صرف کارها کنیم.