گنجور

بخش ۱۰ - عزیمت سپاه و خبردادن فیض الله به بانوی خانقاه

سحرگاه چون اختر اورمزد
برون آمد از شبروی همچو دزد
خور افتاد چون عابدی زرد چهر
پی سجده در خانقاه سپهر
زمانه بر اندام سیارگان
بپوشید دیبای بازارگان
شه شرق ار که بر آهیخت تیغ
ستاره فروشد به تاریک میغ
به رخت نبرد اندر آمد گروه
خروشان چو دریا و جوشان چو کوه
دلیران به مردانگی تاختند
به قصد عدو تیغ کین آختند
یکی سفله پست بدگوهری
سخن چین و بدبخت و شوم اختری
که فیض اللهش نام منحوس بود
ز بانو در این عرصه جاسوس بود
چو دانست اوضاع دوشینه را
بینباشت زین داستان سینه را
شتابان در قلعه آمد چو باد
ندا زد که ای بانوی کج نهاد

اطلاعات

وزن: فعولن فعولن فعولن فعل (متقارب مثمن محذوف یا وزن شاهنامه)
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سحرگاه چون اختر اورمزد
برون آمد از شبروی همچو دزد
هوش مصنوعی: صبحگاه، مانند ستاره‌ی روشنی که از تاریکی شب بیرون می‌آید، به آرامی و با احتیاط نمایان می‌شود.
خور افتاد چون عابدی زرد چهر
پی سجده در خانقاه سپهر
هوش مصنوعی: خورشید مانند عابدی با چهره‌ای زرد به زمین افتاد، در حالی که در خانقاه آسمان به سجده رفته است.
زمانه بر اندام سیارگان
بپوشید دیبای بازارگان
هوش مصنوعی: زمانه بر ابداعات و زیبایی‌های جهان، زینت و جلوه‌ای از دنیای فروشگاه‌ها به ارمغان می‌آورد.
شه شرق ار که بر آهیخت تیغ
ستاره فروشد به تاریک میغ
هوش مصنوعی: اگر پادشاه شرق با شمشیر ستاره‌ها را از آسمان پایین بیاورد، در دل ابرهای تاریک هم می‌تواند آن را شیری کند.
به رخت نبرد اندر آمد گروه
خروشان چو دریا و جوشان چو کوه
هوش مصنوعی: گروه زیادی همچون رودخانه‌ای خروشان و کوهی پرجوش و خروش به سوی تو حمله‌ور شدند.
دلیران به مردانگی تاختند
به قصد عدو تیغ کین آختند
هوش مصنوعی: شجاعان با دلیری و اراده به میدان نبرد رفتند و برای مقابله با دشمن، شمشیرهای خود را آماده کردند.
یکی سفله پست بدگوهری
سخن چین و بدبخت و شوم اختری
هوش مصنوعی: شخصی بی‌ارزش و بدجنس وجود دارد که با سخن‌چینی و بدبختی‌هایش، حال و هوای بدی به دیگران می‌دهد.
که فیض اللهش نام منحوس بود
ز بانو در این عرصه جاسوس بود
هوش مصنوعی: در این شعر به شخصیتی اشاره می‌شود که به او لقب ناپسندی داده شده و به نوعی به نقش منفی او در ارتباط با بانوی موردنظر اشاره دارد. این فرد به عنوان یک خبرچین یا جاسوس در دنیای او عمل می‌کند و نقشی نامطلوب ایفا می‌کند.
چو دانست اوضاع دوشینه را
بینباشت زین داستان سینه را
هوش مصنوعی: وقتی او از وضعیت گذشته آگاه شد، با این داستان دلی پر از احساسات و یادها را در سینه خود جمع کرد.
شتابان در قلعه آمد چو باد
ندا زد که ای بانوی کج نهاد
هوش مصنوعی: به سرعت وارد قلعه شد و فریاد زد که ای بانوی کج‌نهاد!