گنجور

شمارهٔ ۹۵

آمد نغز و هژیر و فرخ و فیروز
اضحی و عید غدیر و جمعه و نوروز
گشته برابر چهار عید مبارک
آمده از پی چهار طالع فیروز
چار نوید امید و مژده شادی
چار شب جان فزا و صبح دل افروز
بیشتر از پار شد غنیمت امسال
خوبتر از دی رسید نعمت امروز
ساخته سنبل کمند طره ی پیچان
آخته نرگس خدنگ غمزه دلدوز
نیم شب آمد به باغ مرغ شب آویز
وقت سحر رفت در چمن، چمن افروز
برد عجوز ارچه سخت، سخت کمان بود
لیک سته شد ز جنگ دشمن کین توز
خست و به فتراک بست هر چه غم و سوگ
جست و به همراه برد آنچه غم و سوز
بدرقه ی وی بتا به روی بهاران
آتشی از آن شراب لعل برافروز
دانه خال سیاه کنج لبت را
جای سپند اندران شراره فرو سوز
شهد بقا با شراب عشق بیامیز
سر وفا از ادیب عقل بیاموز
افسر کبر و منی به گوشه ای انداز
وز در سلطان عشق توشه ای اندوز
بوالحسن آن شه که از عنایت و باسش
مهر جهانتاب زاد و برق جهان سوز
چرخ ازو چرخ گشت و خاک ازو خاک
شام بدو شام گشت و روز بدو روز
صبح دوم از شمایلش طرب افزا
عقل نخست از فضایلش خرد آموز

اطلاعات

وزن: مفتعلن فاعلات مفتعلن فع (منسرح مثمن مطوی منحور)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آمد نغز و هژیر و فرخ و فیروز
اضحی و عید غدیر و جمعه و نوروز
هوش مصنوعی: در این لحظه‌های خوش و شاد، زمان‌هایی مانند عید قربانی، عید غدیر، روز جمعه و عید نوروز فرامی‌رسند.
گشته برابر چهار عید مبارک
آمده از پی چهار طالع فیروز
هوش مصنوعی: چهار عید خوش و مبارک فرارسیده که هر کدام با خود خوشبختی و شانس آورده‌اند.
چار نوید امید و مژده شادی
چار شب جان فزا و صبح دل افروز
هوش مصنوعی: چهار بشارت امید و خبر شادی، چهار شب زندگی‌بخش و صبح روشن‌کننده دل‌ها.
بیشتر از پار شد غنیمت امسال
خوبتر از دی رسید نعمت امروز
هوش مصنوعی: سال جاری بیشتر از پارسال غنیمت است و نعمت امروز بهتر از نعمت دیروز رسیده است.
ساخته سنبل کمند طره ی پیچان
آخته نرگس خدنگ غمزه دلدوز
هوش مصنوعی: سنبل با گیسوی پیچش و نرگس با نگاه نافذی که دل را می‌برد، به زیبایی توصیف شده‌اند. این دو در کنار هم، تصویری از عشق و جذابیت را به نمایش می‌گذارند که می‌تواند دل هر کسی را متوجه خود کند.
نیم شب آمد به باغ مرغ شب آویز
وقت سحر رفت در چمن، چمن افروز
هوش مصنوعی: نیمه شب، مرغ شب در باغ حضور پیدا کرد و هنگامی که صبح شد، به چمن رفت و آن را پررنگ و خوشبو کرد.
برد عجوز ارچه سخت، سخت کمان بود
لیک سته شد ز جنگ دشمن کین توز
هوش مصنوعی: برد با سختی و استقامت، حتی اگر مانند کمان باشد، اما در جنگ با دشمنان انتقام‌جو، به راحتی فرسوده و خسته می‌شود.
خست و به فتراک بست هر چه غم و سوگ
جست و به همراه برد آنچه غم و سوز
هوش مصنوعی: همه غم‌ها و اندوه‌ها را کنار گذاشت و در دل خود تنها چیزی را که احساس درد و سوگواری می‌کرد، همراه خود برد.
بدرقه ی وی بتا به روی بهاران
آتشی از آن شراب لعل برافروز
هوش مصنوعی: این بیت به زیبایی وداعی دل‌انگیز را توصیف می‌کند. در اینجا به محبوب اشاره شده که در صبح بهاری با شوق و شگفتی دیده می‌شود. آتش و شور ناشی از نوشیدن شراب قرمز رنگ، حالتی گرم و جاندار به این وداع می‌بخشد و نشان‌دهنده احساسات عمیق و عشق عاشقانه است.
دانه خال سیاه کنج لبت را
جای سپند اندران شراره فرو سوز
هوش مصنوعی: دانهٔ سیاه که بر لب توست، مانند دانهٔ اسپند است که در آتش قریحه می‌سوزد.
شهد بقا با شراب عشق بیامیز
سر وفا از ادیب عقل بیاموز
هوش مصنوعی: عسل جاودانگی را با نوشیدنی عشق ترکیب کن و از عاقلانه بودن وفاداری را از اهل دانش یاد بگیر.
افسر کبر و منی به گوشه ای انداز
وز در سلطان عشق توشه ای اندوز
هوش مصنوعی: تو خود را از غرور و خودخواهی کنار بگذار و در سایه عشق، برای آینده‌ات ذخیره‌ای گردآوری کن.
بوالحسن آن شه که از عنایت و باسش
مهر جهانتاب زاد و برق جهان سوز
هوش مصنوعی: بوالحسن، آن پادشاهی است که به سبب بخشش و قدرتش نوری درخشان در جهان پدید آورده و تأثیری سوزان و ماندگار بر جا گذاشته است.
چرخ ازو چرخ گشت و خاک ازو خاک
شام بدو شام گشت و روز بدو روز
هوش مصنوعی: جهان به دور او می‌چرخد و از او به وجود آمده است؛ شب به خاطر او شب می‌شود و روز نیز به خاطر او روز می‌گردد.
صبح دوم از شمایلش طرب افزا
عقل نخست از فضایلش خرد آموز
هوش مصنوعی: صبح دوم با زیبایی‌هایش شادی‌بخش است و عقل نخست از ویژگی‌هایش به ما درس می‌دهد.