گنجور

شمارهٔ ۹۱ - در مدح حضرت امیر «ع » به پارسی خالص

شهی که موردم تیغش اژدهائی بود
هژبر پیکر و جادوکش و نهنگ اوبار
توانم او را خواند آفتاب اگر شاید
کز آفتاب بتابد ستاره هفت و چهار
گه کشیدن بیرنگ آسمان کبود
ز تیر خامه گرفت از دو پیکران پر کار

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

شهی که موردم تیغش اژدهائی بود
هژبر پیکر و جادوکش و نهنگ اوبار
هوش مصنوعی: شاهی که من در برابر او ایستاده‌ام، دارای قدرتی است که همچون تیغی خطرناک و مرگبار می‌باشد. او بزرگ و قدرتمند است و همچون یک جادوگر و موجودی formidable، توانایی‌های شگرفی دارد.
توانم او را خواند آفتاب اگر شاید
کز آفتاب بتابد ستاره هفت و چهار
هوش مصنوعی: اگر ممکن باشد، من می‌توانم او را مانند آفتاب بخوانم، زیرا ستاره هفت و چهار، که اشاره به یک ستاره خاص دارد، از نور آفتاب می‌تابد.
گه کشیدن بیرنگ آسمان کبود
ز تیر خامه گرفت از دو پیکران پر کار
هوش مصنوعی: زمانی که آسمان بی‌رنگ شده و رنگ آبی خود را از تیرکمان دو کارگر پرمشغله می‌گیرد.