شمارهٔ ۹۲
نه مه غذای فرزند از خون حیض باشد
پس آبله بر آرد صورت شود مجدر
نه ماهه خون حیضی چون آبله بر آرد
سی ساله خون خلقی آخر چه آورد بر
شمارهٔ ۹۱ - در مدح حضرت امیر «ع » به پارسی خالص: شهی که موردم تیغش اژدهائی بودشمارهٔ ۹۳: چون در زریق که اکنون ملک حاجی حسینقلی خان نظام الدوله است جناب بیگلربیکی آذربایجان که شمس المعالی در حسرت نعمت وی مرده بود متقبل شد که مرا هدیه باز فرستد و پس از آن روزگار به طفره همی گذرانید من این قطعه بگفتم و جناب اجل برای وی فرستادند تا تکلیف خود بدانست و به قانون خود رفتار نمود
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نه مه غذای فرزند از خون حیض باشد
پس آبله بر آرد صورت شود مجدر
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که نه چیزی که ناپسند است میتواند غذایی خوب برای فرزند باشد، و در نتیجه، اگر چنین غذایی وجود داشته باشد، بر چهره او آثار منفی خواهد گذاشت و او را زشت میکند.
نه ماهه خون حیضی چون آبله بر آرد
سی ساله خون خلقی آخر چه آورد بر
هوش مصنوعی: در این بیت شاعر به موجودی اشاره میکند که پس از چنان دورانی، باز هم نتوانسته است چیزی مناسب و قابل توجه به وجود آورد. او به زایش و تولید اشاره دارد و میگوید که اگر انسانی در مدت زیادی به دنیا بیاید و تجربههای مختلفی کسب کند، اما در نهایت نتواند نتیجهای مثبت و ارزشمند به جهان بدهد، چه معنایی دارد. این یک اشاره به ناکامی در ایجاد اثر و دستاورد است.