شمارهٔ ۸ - نقل از روزنامه ادب سال سوم شمارهٔ سوم صفحه بیست و چهارم
ملک تجرید است بنگاهم که از روز ازل
عزلت آنجا پیشکار است و قناعت پیشوا
ناگوارستم مزعفر بر سر خوان کسان
زانکه اندر خوان خود آماده دارم سرکبا
راست گفتارم برین معنی نسب دارم دلیل
نیک هنجارم درین دعوی حسب دارم گوا
شمارهٔ ۷ - ترجمه از عربی در نکوهش جنگ: جنگ در اول بود بسان عروسیشمارهٔ ۹: کاشکی بودی مرا طبعی چو قلزم در خروش
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ملک تجرید است بنگاهم که از روز ازل
عزلت آنجا پیشکار است و قناعت پیشوا
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف جهانی فراتر از جهان مادی میپردازد. شاعر اشاره میکند که در عالم تجرد، یک نوع زندگی ساده و بدون دغدغه وجود دارد. از زمان آغاز هستی، این فضای ساکت و خلوت، به عنوان مکانی برای آرامش و قناعت مورد توجه قرار گرفته است. در اینجا، قناعت به عنوان رهبری برتری در کنار آرامش و سادگی زندگی مطرح میشود.
ناگوارستم مزعفر بر سر خوان کسان
زانکه اندر خوان خود آماده دارم سرکبا
هوش مصنوعی: من نمیپسندم که برای دیگران زعفران بر سر سفره بگذارم، چون خودم در سفرهام آماده و دلپذیر دارم.
راست گفتارم برین معنی نسب دارم دلیل
نیک هنجارم درین دعوی حسب دارم گوا
هوش مصنوعی: من در این موضوع کاملاً درست میگویم و دلیلهای نیکویی برای ادعای خود دارم. در این دعوی، شناسنامهام نیز گواهی میدهد.