گنجور

شمارهٔ ۵۷

سپه را گاه زاری بر سپهسالار اعظم شد
که از سوگش دل شه خسته و پشت سپه خم شد
نه یک تن کم شد از ایران که مانا صد هزاران تن
که هر یک بر هزاران تن فزود اندر هنر گم شد
بنال ای چرخ بازاری و کن اشک از بصر جاری
که از مرگ برادر داغ بر دل صدر اعظم شد

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

سپه را گاه زاری بر سپهسالار اعظم شد
که از سوگش دل شه خسته و پشت سپه خم شد
هوش مصنوعی: زمانی سپاه برای فرمانده بزرگ خود به شدت ناله و گریه کردند، به گونه‌ای که غم و اندوه او باعث شد دل شاه ناراحت و حال سپاه بسیار نزار شود.
نه یک تن کم شد از ایران که مانا صد هزاران تن
که هر یک بر هزاران تن فزود اندر هنر گم شد
هوش مصنوعی: از ایران یک نفر هم کم نشد، اما گنجینه‌ای از هنر و استعدادها وجود دارد که هر کدام از آن‌ها به تنهایی می‌توانند به هزاران نفر دیگر اضافه شوند و در این زمینه شکوفا شوند.
بنال ای چرخ بازاری و کن اشک از بصر جاری
که از مرگ برادر داغ بر دل صدر اعظم شد
هوش مصنوعی: ای گردونه روزگار، ناله کن و اشک‌هایت را بریز، زیرا برادر مرده و این داغ بر دل صدر اعظم سنگینی می‌کند.