شمارهٔ ۱۶۹
عاشق شدی عجوزه دنیا را
با این خمیدگی و کهن سالی
اندر قمار بیع وطن دایم
کارت مجاهدی شد و دلالی
صال الجحیم باشی و دیدارت
والله قد نقطع اوصالی
من عضوها تفرق اعضائی
فی بابها تقطع اوصالی
شمارهٔ ۱۶۸: ابوالفتح خان ای که ایوان قدرتشمارهٔ ۱۷۰ - در نکوهش شاعری که یک خان بختیاری را مدح گفته بود: ای ستاده به بزم تحقیقت
اطلاعات
وزن: مفعول فاعلات مفاعیلن (مضارع مسدس اخرب مکفوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
عاشق شدی عجوزه دنیا را
با این خمیدگی و کهن سالی
هوش مصنوعی: تو با تمام داغی که به دل داری، به عشق این دنیا وابسته شدهای، حالآنکه این دنیا با تمام چروکها و سالهای زیادش، دیگر جوانی ندارد.
اندر قمار بیع وطن دایم
کارت مجاهدی شد و دلالی
هوش مصنوعی: در تجارت و داد و ستد وطن، همیشه تو کار مجاهدت و میانجیگری را انجام میدهی.
صال الجحیم باشی و دیدارت
والله قد نقطع اوصالی
هوش مصنوعی: اگر در آتش جهنم باشی و باز هم دیدارت را قسم میخورم که جانم را میگیرد.
من عضوها تفرق اعضائی
فی بابها تقطع اوصالی
هوش مصنوعی: من اعضای بدنم با وجود اینکه از یکدیگر جدا هستند، در ارتباط و پیوند با هم هستند و این ارتباط در نهایت به من را کامل میکند.