گنجور

شمارهٔ ۱۳

همیشه شمس به قصد تو گشته یار زحل
هماره ماه برغم تو خفته در عقرب
حکیم با هنر از طعن آن حریف ظریف
غریق بحر الم شد حریق نار غضب
بگفت اینهمه دانم ولیک بختم نیست
چو بخت نیست فزونی ز معرفت مطلب
که گر ز اطلس گردون قصب کند بدبخت
ز ماهتاب در افتد شراره اش به قصب
چه پرسی از حسب بختیار وز نسبش
که آسمان حسبش گشت و آفتاب نسب

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

همیشه شمس به قصد تو گشته یار زحل
هماره ماه برغم تو خفته در عقرب
هوش مصنوعی: شمس همیشه به خاطر تو، در کنار زحل قرار دارد و ماه همواره با وجود تو در حال استراحت در دایره عقرب است.
حکیم با هنر از طعن آن حریف ظریف
غریق بحر الم شد حریق نار غضب
هوش مصنوعی: حکیم با هنرش از انتقادات آن رقیب نازک‌دل به عمق دریا فرو رفت و آتش خشمش خاموش شد.
بگفت اینهمه دانم ولیک بختم نیست
چو بخت نیست فزونی ز معرفت مطلب
هوش مصنوعی: می‌گوید: می‌دانم همه اینها را، اما بخت و اقبال به من یاری نمی‌کند. وقتی شانس نیست، حتی دانش و آگاهی هم نمی‌تواند به من کمکی کند.
که گر ز اطلس گردون قصب کند بدبخت
ز ماهتاب در افتد شراره اش به قصب
هوش مصنوعی: اگر کسی بخواهد از امکانات و نعمت‌های آسمان بهره‌مند شود، ولی بخت بدی داشته باشد، ممکن است از چیزهای زیبا و درخشان، نظیر نور ماه، هم به خطر بیفتد و دچار مشکل شود. به عبارتی، زیبایی‌ها می‌توانند به جای خوشبختی، برای او دردسرساز شوند.
چه پرسی از حسب بختیار وز نسبش
که آسمان حسبش گشت و آفتاب نسب
هوش مصنوعی: از چه چیزی درباره‌ی وضعیت و اصل و نسب شگون‌دارش می‌پرسی، در حالی که آسمان به خاطر اصل و نسب او به او اهمیت می‌دهد و خورشید نیز به خاطر نسب او روشنایی می‌دهد؟