گنجور

شمارهٔ ۱۰۴ - قطعه در خرابی مجلس ملی و نکوهش محمدعلی میرزا

آلوده شاه دامن خود با خون
اندود زر به چهره تابان مس
با گرگ یار شد به گله چوپان
با دزد دوست شد به سرا حارس
در گوش ما هنوز همی غرد
آواز توپ شاه که در مجلس
غرنده شد چو ابری کاندر باغ
بارد تگرگ بر سمن و نرگس
مجلس تهی شد از وکلا چو نانک
دیدی تهی ز سیم کف مفلس
زان نقرسی به ناله درآمد ملک
چون خسته ای که نالد از نقرس
شه خواست کند ریشه داد از بن
و ایزد نخواست رسم خرد دارس
آمد سپاه عدل خدای از راه
از فارس شد سوار فرس قارس
گردان کار دیده روشن رای
مردان راد با خرد با حس
گردند آنچه خواندی در تاریخ
از کار جنگ ««غیر اباداحس »»
تا عاقبت بخیل مجاهد شد
لطف خدای عزوجل مونس
مجلس گشوده گشت و جهان خندید
بر کار خصم بد گهر عابس

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیلن
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

آلوده شاه دامن خود با خون
اندود زر به چهره تابان مس
هوش مصنوعی: شاه با دامن خود که به خون آلوده شده، زیبایی را با زرق و برق طلا بر چهره مسی و درخشان خود نشان می‌دهد.
با گرگ یار شد به گله چوپان
با دزد دوست شد به سرا حارس
هوش مصنوعی: چوپان به گرگ نزدیک شد و با او دوست شد، در حالی که نگهبان به دزد پیوسته و با او همراستا شده است.
در گوش ما هنوز همی غرد
آواز توپ شاه که در مجلس
هوش مصنوعی: در گوش ما هنوز صدای زیبای توپ شاه می‌پیچد که در مجلس به صدا درآمده است.
غرنده شد چو ابری کاندر باغ
بارد تگرگ بر سمن و نرگس
هوش مصنوعی: صدای رعد و برق به گوش می‌رسد همچون ابری که در باغ باران و تگرگ می‌بارد و بر گل‌های سمن و نرگس اثر می‌گذارد.
مجلس تهی شد از وکلا چو نانک
دیدی تهی ز سیم کف مفلس
هوش مصنوعی: وقتی که در مجلس وکیل‌ها هیچ کس نماند، مانند نانی می‌شود که از بی‌پولی خالی است و چیزی ندارد.
زان نقرسی به ناله درآمد ملک
چون خسته ای که نالد از نقرس
هوش مصنوعی: ملک به مانند شخصی خسته و دردکشیده به ناله در آمده است که از بیماری نقرس رنج می‌برد و نقرسی به او نیز آسیب زده است.
شه خواست کند ریشه داد از بن
و ایزد نخواست رسم خرد دارس
هوش مصنوعی: پادشاه خواست که اصل و ریشه را از بن بسازد، اما خداوند نخواست که حکمت را بر اساس رسم و سنت قرار دهد.
آمد سپاه عدل خدای از راه
از فارس شد سوار فرس قارس
هوش مصنوعی: سپهبدی از جانب خدا با عدل و انصاف به‌سوی ما آمد، و سوارانی از فارس با اسب‌های خوب و سریع به راه افتادند.
گردان کار دیده روشن رای
مردان راد با خرد با حس
هوش مصنوعی: مردان دلیر و باهوش که در کارهایشان تجربه و بینش دارند، هدایتگر خوبی هستند.
گردند آنچه خواندی در تاریخ
از کار جنگ ««غیر اباداحس »»
هوش مصنوعی: آنچه در تاریخ درباره جنگ‌ها خوانده‌ای، به جز آبادانی و خیر، حقیقت دیگری نیست.
تا عاقبت بخیل مجاهد شد
لطف خدای عزوجل مونس
هوش مصنوعی: در نهایت، بخیل به جانی مبارز تبدیل شد و محبت و لطف خداوند همواره با او بود.
مجلس گشوده گشت و جهان خندید
بر کار خصم بد گهر عابس
هوش مصنوعی: مجلس برپا شد و دنیا به نظاره نشست و به کار دشمن زشتخوی عابس خندید.