گنجور

شمارهٔ ۴۹

مژده ای دل که ز ره قافله داد آمد
نایب السلطنه با داد خداداد آمد
بحر علم آمد و از گوهر تابان زد موج
کوه عزم آمد و با پنجه پولاد آمد
ناصرالملک ابوالقاسم مسعود ز راه
با رخی خوب و تنی پاک و دلی شاد آمد
آمد اندر مه دی با نفس فروردین
چون گل و میوه که اندر مه خرداد آمد
تا چو باد سحری تاخت سوی گلشن داد
خیمه ظلم و جهالت همه بر باد آمد
شاد باش ای چمن ملک که چون باد بهار
باغبان با نفسی گرم و کفی راد آمد
نوبهار آمد و از بوی خوش باد ربیع
تهنیت باد به سرو و گل و شمشاد آمد
باغ پژمرده ما از اثر مقدم وی
خوبتر از چمن خلخ و نوشاد آمد
غم ویرانی کشور چه خوری کاین معمار
بهر آبادی ایوان مه آباد آمد
حاسدت خشت به دریا زند و سنگ به سر
کاوستاد هنری بر سر بنیاد آمد
خانه و گلشن ویران شده را خواهی دید
عنقریبا که ز فکرش همه آباد آمد
گشت امید برومند شود کز قدمش
آب در جوی روان چون شط بغداد آمد
ای جوانان نوآموز دبستان وطن
لوح تعلیم بیارید که استاد آمد
حال و فال همه نیکو شد ازین خواجه راد
که نکوکار و نکوخواه و نکوزاد آمد

اطلاعات

وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مژده ای دل که ز ره قافله داد آمد
نایب السلطنه با داد خداداد آمد
هوش مصنوعی: ای دل، خوشحال باش که از راه قافله، فردی برای مساعدت و کمک آمده است که با عدالت و نعمت خداوند متعال، به اینجا رسیده است.
بحر علم آمد و از گوهر تابان زد موج
کوه عزم آمد و با پنجه پولاد آمد
هوش مصنوعی: دریای علم به حرکت درآمد و از عمق خود، نوری درخشان را به نمایش گذاشت، در حالی که کوه اراده با قدرت و استحکام به صحنه آمد.
ناصرالملک ابوالقاسم مسعود ز راه
با رخی خوب و تنی پاک و دلی شاد آمد
هوش مصنوعی: ناصرالملک ابوالقاسم مسعود با چهره‌ای زیبا و بدنی سالم و قلبی شاداب به راه خود ادامه داد.
آمد اندر مه دی با نفس فروردین
چون گل و میوه که اندر مه خرداد آمد
هوش مصنوعی: در ماه دی، بوی تازه و خوشابهار به مشام می‌رسد، شبیه به زمانی که در ماه خرداد، گل‌ها و میوه‌ها در طبیعت ظاهر می‌شوند.
تا چو باد سحری تاخت سوی گلشن داد
خیمه ظلم و جهالت همه بر باد آمد
هوش مصنوعی: زمانی که نسیم صبحگاهی به سمت باغ گل پیش می‌رود، چادر ظلم و نادانی به‌طور کامل از بین می‌رود.
شاد باش ای چمن ملک که چون باد بهار
باغبان با نفسی گرم و کفی راد آمد
هوش مصنوعی: ای چمن خوشحال باش، زیرا همان‌طور که باد بهار به باغ می‌وزد، باغبانی با شوق و عشق به تو آمده است.
نوبهار آمد و از بوی خوش باد ربیع
تهنیت باد به سرو و گل و شمشاد آمد
هوش مصنوعی: بهار فرا رسید و بوی خوش نسیم بهاری، مژده‌ای به درختان سرو، گل‌ها و شمشادها هدیه کرد.
باغ پژمرده ما از اثر مقدم وی
خوبتر از چمن خلخ و نوشاد آمد
هوش مصنوعی: باغ خشک و بی‌برگ ما به خاطر حضور او زیباتر از چمن‌های سرسبز و شاداب به نظر می‌رسد.
غم ویرانی کشور چه خوری کاین معمار
بهر آبادی ایوان مه آباد آمد
هوش مصنوعی: نگران ویرانی کشور نباش، چرا که این معمار برای ساختن و آباد کردن آمده است.
حاسدت خشت به دریا زند و سنگ به سر
کاوستاد هنری بر سر بنیاد آمد
هوش مصنوعی: خانم حسود، وقتی که خشت به دریا می‌اندازد و سنگ به سرش می‌زند، هنرش را بر روی بنیاد و پایه کارش قرار می‌دهد.
خانه و گلشن ویران شده را خواهی دید
عنقریبا که ز فکرش همه آباد آمد
هوش مصنوعی: به زودی خانه و باغ ویران را خواهی دید که به خاطر یاد او دوباره آباد خواهد شد.
گشت امید برومند شود کز قدمش
آب در جوی روان چون شط بغداد آمد
هوش مصنوعی: امیدها به آرامی رشد کردند و از قدم‌های او، آب به مانند جوی روان جاری شد، مانند رودخانه بغداد که پرآب و زندگی‌بخش است.
ای جوانان نوآموز دبستان وطن
لوح تعلیم بیارید که استاد آمد
هوش مصنوعی: ای جوانان تازه‌وارد به مدرسه، تخته‌سیاه آموزش را بیاورید، چون معلم رسید.
حال و فال همه نیکو شد ازین خواجه راد
که نکوکار و نکوخواه و نکوزاد آمد
هوش مصنوعی: وضعیت و سرنوشت همه خوب شد به خاطر این بزرگوار که انسان نیکوکار، خوش‌خواه و نیکزاد است.