شمارهٔ ۴۸ - تضمین غزل خواجه شیراز
چو مجلس وکلا را ملک مؤسس شد
ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد
عنایت شه و بخشایش ولیعهدش
دل رمیدهٔ ما را انیس و مونس شد
ز فخر طعنه به مینو زند بهارستان
که طاق ابروی یار منش مهندس شد
درین چمن قد رعنای سرو و چهرهٔ گل
فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد
اساس دولت مشروطه کرد معجزه
که علم بیخبر افتاد و عقل بیحس شد
پس این کرامت مجلس که عامی اندر صف
به غمزه مسئلهآموز صد مدرس شد
به روزنامهٔ «مجلس» دبیر گشته «ادیب»
گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد
ترنج زر، شده، گوی مسین ملت از آنک
قبول دولتیان کیمیای این مس شد
بشوی دامن و در «مجلس» اندر آ ای شیخ
که خاطرم به هزاران گنه مُوَسوِس شد
کسی که ساغر رحمت ز دست داد گرفت
به جرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد
ز بانک ملت امیری متاز در پی گنج
چرا که حافظ از این راه رفت و مفلس شد
اطلاعات
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
چو مجلس وکلا را ملک مؤسس شد
ستارهای بدرخشید و ماه مجلس شد
هوش مصنوعی: زمانی که جلسه وکلا تشکیل شد، ستارهای درخشان ظاهر شد و ماه به عنوان زیبایی مجلس جلوهگر شد.
عنایت شه و بخشایش ولیعهدش
دل رمیدهٔ ما را انیس و مونس شد
هوش مصنوعی: توجه و مهربانی پادشاه و بخششهای ولیعهدش باعث شد تا دل غمگین و پریشان ما آرامش و companionship پیدا کند.
ز فخر طعنه به مینو زند بهارستان
که طاق ابروی یار منش مهندس شد
هوش مصنوعی: بهارستان به خاطر زیبایی و شکوهش به مینو (بهشت) فخر میفروشد، چون طاق ابروی معشوق، مثل یک سازنده ماهر، بر زیبایی طبیعت افزوده است.
درین چمن قد رعنای سرو و چهرهٔ گل
فدای عارض نسرین و چشم نرگس شد
هوش مصنوعی: در این باغ، قامت زیبا و بلند سرو و چهرهٔ شاداب گل، به خاطر زیبایی صورت گل نسرین و چشمهای نرگس، فدا شده است.
اساس دولت مشروطه کرد معجزه
که علم بیخبر افتاد و عقل بیحس شد
هوش مصنوعی: اساس دولت مشروطه به وجود آمد و تحولی رخ داد که علم از حقیقت بیخبر ماند و عقل از درک واقعیتها ناتوان شد.
پس این کرامت مجلس که عامی اندر صف
به غمزه مسئلهآموز صد مدرس شد
هوش مصنوعی: این جمله به توصیف یک مجلس یا جمع میپردازد که در آن شخصی با برخوردی خاص و با نگاهی به دور از ظاهر، توانسته است به دیگران آموزش دهد و حتی باعث یادگیری عمیقتری نسبت به معلمان مجرب شود. به عبارت دیگر، نشاندهندهی قدرت تأثیرگذاری افراد در یک محیط اجتماعی است، جایی که حتی یک فرد عادی میتواند به عنوان منبع الهام و دانشی برای دیگران تبدیل شود.
به روزنامهٔ «مجلس» دبیر گشته «ادیب»
گدای شهر نگه کن که میر مجلس شد
هوش مصنوعی: در روزنامهٔ «مجلس»، دبیر به نام «ادیب» اشاره شده است و او از یک فرد گدا در شهر یاد میکند که به مقام میرزایی مجلس رسیده است. این نشاندهندهٔ تغییرات اجتماعی و رشد افراد در جامعه است.
ترنج زر، شده، گوی مسین ملت از آنک
قبول دولتیان کیمیای این مس شد
هوش مصنوعی: ترنج طلا به گوی مسی تبدیل شده است و این نشانهای است از اینکه قدرتداران، ارزش واقعی این مس را متوجه نمیشوند.
بشوی دامن و در «مجلس» اندر آ ای شیخ
که خاطرم به هزاران گنه مُوَسوِس شد
هوش مصنوعی: برو دامن خود را بشوی و در این مجلس حضور پیدا کن، ای شیخ! چون ذهن من به خاطر هزاران گناه آشفته و پریشان شده است.
کسی که ساغر رحمت ز دست داد گرفت
به جرعه نوشی سلطان ابوالفوارس شد
هوش مصنوعی: کسی که از دست رحمت خدا چیزی نداشته باشد، به برکت نوشیدن از جام خاصی به مقام بزرگی همچون سلطان ابوالفوارس میرسد.
ز بانک ملت امیری متاز در پی گنج
چرا که حافظ از این راه رفت و مفلس شد
هوش مصنوعی: از صدای ملت به کسی خیره و مغرور مشو، در جستجوی ثروت نباش چرا که حافظ نیز از این راه عبور کرد و صاحبمال نشد.
حاشیه ها
1400/09/19 00:12
ابو سعید
به نظر میرسه مصرع اول بیت پنجم حروف جامونده داره. "اساس دولت مشروطه کرد معجزهای" به وزنش درست تر میاد و هجاهاشو کامل میکنه.