شمارهٔ ۴۳ - موشح بنام بدرالدوله سلطان بیگم
بوسه شیرین اگر زان لعلم ارزانی شود
دل رها از درد و تن دور از گرانجانی شود
روزی آید کان پری با من نشیند روبرو
از وصالش مشگلم مایل به آسانی شود
لعل شیرینش ببوسم چون شکر تا بامداد
دامنم از بوسه پر یاقوت رمانی شود
وقت صحبت آنچنان مستش کنم کاندر نشاط
لاله اش همرنگ می از راح ریحانی شود
هر کسی چیزی نثار دوست سازد لیک من
سر فشانم تا تنم بر دوست قربانی شود
لاابالی وار در کویش زنم لبیک شوق
طوف در کاهش دلم را کعبه ثانی شود
از خدا خواهم شبی آن ماه را گیرم ببر
نقد دیدارش مرا گنج سلیمانی شود
بوسه از رویش ستانم چنگ در مویش زنم
یا بمیرم تا وجودم در رهش فانی شود
گر ز هر مصرع بگیری حرف اول نام آن
ماه تابان آشکار از نور یزدانی شود
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بوسه شیرین اگر زان لعلم ارزانی شود
دل رها از درد و تن دور از گرانجانی شود
هوش مصنوعی: اگر بوسهای که شیرین است در ازای علم به کسی داده شود، دل از درد رهایی مییابد و بدن هم از بار سنگین مشکلات دور میشود.
روزی آید کان پری با من نشیند روبرو
از وصالش مشگلم مایل به آسانی شود
هوش مصنوعی: روزی خواهد رسید که آن معشوق زیبا با من به صورت روبرو نشسته و از محبتش، دشواریهای زندگی برایم آسان خواهد شد.
لعل شیرینش ببوسم چون شکر تا بامداد
دامنم از بوسه پر یاقوت رمانی شود
هوش مصنوعی: میخواهم تا صبح لبهای شیرینش را مثل شکر ببوسم، به طوری که دامنم از بوسهها پر از یاقوت شود.
وقت صحبت آنچنان مستش کنم کاندر نشاط
لاله اش همرنگ می از راح ریحانی شود
هوش مصنوعی: وقتی که با او صحبت میکنم، آنقدر شاد و مسحور میشوم که رنگ لالهها در برابر شراب خوشعطر، شبیه به هم میشود.
هر کسی چیزی نثار دوست سازد لیک من
سر فشانم تا تنم بر دوست قربانی شود
هوش مصنوعی: هر کسی چیزی برای دوستش فدای او میکند، اما من حاضر شدم جانم را فدای دوستم کنم تا بدنم به خاطر او قربانی شود.
لاابالی وار در کویش زنم لبیک شوق
طوف در کاهش دلم را کعبه ثانی شود
هوش مصنوعی: با دل شاد و بیپروا به کوی تو میآیم و با شوقی که در دلم دارم، احساس میکنم که این مکان برای من مانند کعبهای دیگر است.
از خدا خواهم شبی آن ماه را گیرم ببر
نقد دیدارش مرا گنج سلیمانی شود
هوش مصنوعی: از خدا میخواهم که شبی آن ماه زیبا را به دست آورم و با دیدن او، ثروتی مانند گنج سلیمان نصیبم شود.
بوسه از رویش ستانم چنگ در مویش زنم
یا بمیرم تا وجودم در رهش فانی شود
هوش مصنوعی: میخواهم بوسهای از لبانش بگیرم و در موهایش دست بزنم، یا اینکه بمیرم تا وجود من فدای او شود.
گر ز هر مصرع بگیری حرف اول نام آن
ماه تابان آشکار از نور یزدانی شود
هوش مصنوعی: اگر از هر خط شعر، حرف اول را برداری، نام آن ماه درخشان که به نور الهی میتابد، نمایان میشود.