گنجور

شمارهٔ ۱۳

غلام همت آنم که خاک عشق سرشت
مرید فکرت آنم که راه انس نبشت
خوشا دیار محبت که اندر آن وادی
طراز کعبه شود فرش عاکفان کنشت
مکن ملامت و آزار بندگان خدای
که باغبان نه برای تو این درخت بکشت
تو جامه پوش و بدرزی مدار بحث و مپرس
که بافت دیبه آن یا که تار و پودش رشت
از آن بترس که با این غرور در محشر
ترا برند به دوزخ جهود را به بهشت
درین معامله هم با خدا ستیزه مکن
که از گل تو، خم، کنند از ایشان خشت
مرا عقیده بدل اندراست و جفت من است
ترا چکار که نیکو شماریش یا زشت
تن من و تو رود در دو خاک تیره بگور
چنانکه قالب ما را حق از دو خاک سرشت
صبا ز جانب این خسته با حیات بگو
که این بدیهه امیری بیادگار نوشت

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

غلام همت آنم که خاک عشق سرشت
مرید فکرت آنم که راه انس نبشت
هوش مصنوعی: من بنده‌ای هستم از عزم و اراده‌ای که عشق را در دل خود جای داده‌ام و مرید اندیشه‌ای هستم که مسیر دوستی و ارتباط را برایم ترسیم کرده است.
خوشا دیار محبت که اندر آن وادی
طراز کعبه شود فرش عاکفان کنشت
هوش مصنوعی: خوشا سرزمین محبت که در آنجا فرشی برای عبادت کنندگان و زائران خانه خدا قرار می‌گیرد و ارزش و مقام آن فرش مانند کعبه خواهد بود.
مکن ملامت و آزار بندگان خدای
که باغبان نه برای تو این درخت بکشت
هوش مصنوعی: به دیگران آسیب نرسان و آن‌ها را سرزنش نکن، زیرا خداوند برای تو این نعمت‌ها را نیرومند نکرده است.
تو جامه پوش و بدرزی مدار بحث و مپرس
که بافت دیبه آن یا که تار و پودش رشت
هوش مصنوعی: لباس بپوش و وارد بحث و گفتگو نشو که مهم نیست چطور بافته شده یا از چه جنسی است.
از آن بترس که با این غرور در محشر
ترا برند به دوزخ جهود را به بهشت
هوش مصنوعی: از این بترس که با این خودپسندی و تکبر، در روز قیامت تو را به جهنم ببرند، در حالی که شخصی که در این دنیا به نظر می‌رسد در جایگاه پایین‌تری باشد، به بهشت برود.
درین معامله هم با خدا ستیزه مکن
که از گل تو، خم، کنند از ایشان خشت
هوش مصنوعی: در این کار با خدا به مخالفت نپرداز، زیرا از گل تو می‌توانند آجر بسازند و بر اثر این مخالفت، به تو آسیب خواهند زد.
مرا عقیده بدل اندراست و جفت من است
ترا چکار که نیکو شماریش یا زشت
هوش مصنوعی: من به عقیده‌ام به خوبی و بدی آن اعتماد دارم، اما تو چه اهمیتی به آن می‌دهی که بخواهی آن را خوب یا بد بشماری؟
تن من و تو رود در دو خاک تیره بگور
چنانکه قالب ما را حق از دو خاک سرشت
هوش مصنوعی: بدن من و تو در دو خاک تیره می‌خوابد و به زمین می‌سپردیم، همانطور که خداوند از دو خاک ما را آفریده است.
صبا ز جانب این خسته با حیات بگو
که این بدیهه امیری بیادگار نوشت
هوش مصنوعی: ای نسیم، به این عاشق بی‌قرار بگو که این شعر بی‌نظیر به یادگار نوشته شده است.