گنجور

شمارهٔ ۱۱

لسان را سحر در طی لسانست
مه و خورشیدش اندر طیلسانست
عروس فضلش اندر حجله طبع
چو در فردوس خیرات حسانست
لسانا ای که کلک در فشانم
بمدحت جاودان رطب اللسانست
توئی آنکس که تیغ خامه ات را
دل سنگ پریرویان فسانست
نمی پرسی نشان از حال بیمار
که روزش چون و حالش بر چه سانست
مشو در شام تار از روز نومید
که نومیدی شعار ناکسانست
بسان کوه آهن دل قوی دار
که ایزد بنده را روزی رسانست

اطلاعات

وزن: مفاعیلن مفاعیلن فعولن (هزج مسدس محذوف یا وزن دوبیتی)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

لسان را سحر در طی لسانست
مه و خورشیدش اندر طیلسانست
هوش مصنوعی: زبان یک نیروی جادویی دارد که در کلام و گفتار به زیبایی و روشنی مثل ماه و خورشید می‌درخشد.
عروس فضلش اندر حجله طبع
چو در فردوس خیرات حسانست
هوش مصنوعی: عروس فضایلش در دل نویسنده مانند نعمت‌های بهشتی است.
لسانا ای که کلک در فشانم
بمدحت جاودان رطب اللسانست
هوش مصنوعی: ای زبان، تو را به نیکی ستایش می‌کنم که همچون تسکینی ماندگار و شیرین در کلام من هستی.
توئی آنکس که تیغ خامه ات را
دل سنگ پریرویان فسانست
هوش مصنوعی: تو آن کسی هستی که قلمت همچون شمشیری بر دل سنگی زیبایان تأثیر می‌گذارد.
نمی پرسی نشان از حال بیمار
که روزش چون و حالش بر چه سانست
هوش مصنوعی: تو از حال و روز کسی که بیمار است نمی‌پرسی، که روزش چگونه می‌گذرد و حالش به چه صورت است.
مشو در شام تار از روز نومید
که نومیدی شعار ناکسانست
هوش مصنوعی: در دل شب تار، ناامیدی را کنار بگذار و به روزهایی که در پیش داری امید داشته باش، زیرا ناامیدی نشانه کسانی است که تلاش نمی‌کنند و از تلاش دوری می‌گزینند.
بسان کوه آهن دل قوی دار
که ایزد بنده را روزی رسانست
هوش مصنوعی: مثل کوه بر استقامت و استحکام دل قوی داشته باش، زیرا خداوند روزی را به بندگانش می‌رساند.