گنجور

شمارهٔ ۹

چون مرد پیشه کرد شکیب و ثبات را
بشکست پرچم علم حادثات را
مرد آن بود که چون خطر آید بجاه وی
قربان کند به مجد و شرافت حیات را
گر خوانده ای به مدرسه اندر کتاب فقه
فصل جهاد و مسئله واجبات را
دانی که حفظ دین و وطن بهر مرد حق
فرض است آنچنانکه طهارت صلوة را
بگسل ز خصم و دست بدامان دوست زن
خواهی اگر ز ورطه طریق نجات را
اینک دموکرات پس انقلاب ملک
تهدید کرده کرد و لر و ترک و تات را
مشتی منات داده بیگ جوقه مرد لات
تا نو کند پرستش لات و منات را
لات از پی منات بتان را برد نماز
تجدید کرده بتکده سومنات را
یونان برغم نامه و اشراف ساختند
دیموکرات را و اریستوکرات را
ما راه اتفاق و ترقی سپرده ایم
مبعوث کرده ایم درین ره دعات را
خصم ترور و دشمن دیموکراسی ایم
در گوشمان مخوانید این ترهات را
در کام ما حدیث تروریست روز و شب
ملح اجاج ساخته عذب فرات را
گه بمب سایه بر سر همسایه گسترد
گه موزر افکند نظر التفات را
این رندک عیار گمانش که مردمان
نوشیده بنگ و بیخبرند این نکات را
حامی شود به رنجبران لیک در نهان
قربان خویش کرده الوف و مآت را
هم راعیان ملت و هم داعیان دین
هم مؤمنین کشور و هم مؤمنات را
غافل که بخردان جهان با هزار چشم
نظارگی شوند جمیع الجهات را
خوانده است داستان اکلت الرطب و لیک
فرموش کرده لفظ لفظت النواة را
الفاظ را بجای معانی ادا کند
صد من دو غاز شد ثمن این مهملات را
یاللعجب جماعت دیموکراسیان
ننهاده فرق مصدر واسم وادات را
خون کسان مزند چو زنگی شراب را
مال کسان خورند چو هندو نبات را
لوزینه خوانده پیکر کعب الغزال را
پالوده گفته خرمن شعرالبنات را
تنها نه طالبند که گیتی بهم خورد
بل طامعند ریختن از هم کرات را
ویران کنند خرگه حیوان و آدمی
آتش زنند بیخ جماد و نبات را
ای خواجه ترورگر، اگر اهل غیرتی
در خاک خود پدید کن این معجزات را
بستان ز روس شکی و تفلیس و گنجه را
بگشا حصون هند و حصار هرات را
ما را به خود گذار که از دایه کی سزد
در حفظ طفل طعنه زند امهات را
تشخیص مالیات از آنکس روا بود
کاندر خزانه بخش کند مالیات را
ابنای دین و مردم کشور همی کنند
تفکیک حکم مفتی و اقضی القضاة را
باید وزیر جنگ بداند که ما هوار
خازن چسان دهد به سپاهی برات را
بر اوست نی به عهده همسایه کز خرد
محکم کند مبانی حصن کلات را
داند دلیر راندن شمشیر و تیر را
بیند دبیر نکته کلک و دوات را
باید که ما ز مجلس ملی طلب کنیم
اصلاح هر مفاسد و جمع شتات را
بیگانه را بدان چه که در کیش خویش من
ممنوع داشتم ز مساکین زکوة را
این خانه من است و من آنجا مراقبم
بر ماه و آفتاب عشی و غدات را
اندر حصار خود ندهم ره بهیچ قسم
دزدان و رهزنان و عدات و وشات را
ایران به خاک خود نپذیرد ترور را
آتش ز خویش دور کند کربنات را
کشتید پیشوا و گرامی وزیر ما
کردید آشکار و عیان خبث ذات را
اینک به خون خواجه ما قصد کرده اید
شایسته دیده اید مه سیئات را
زان پیشتر که در شط رنج افتی ای ترور
بزدا ز سینه نقشه این شاهمات را

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

چون مرد پیشه کرد شکیب و ثبات را
بشکست پرچم علم حادثات را
هوش مصنوعی: زمانی که مرد به پایداری و ثبات روی می‌آورد، پرچم تجربه و شناخت از رویدادهای نوین را از هم می‌گسست.
مرد آن بود که چون خطر آید بجاه وی
قربان کند به مجد و شرافت حیات را
هوش مصنوعی: مرد حقیقی کسی است که در برابر خطرات، جان و زندگی‌اش را برای حفظ مقام و شرافت خود فدای کند.
گر خوانده ای به مدرسه اندر کتاب فقه
فصل جهاد و مسئله واجبات را
هوش مصنوعی: اگر در مدرسه به یادگیری کتاب فقه پرداخته‌ای و فصل جهاد و مسائل واجب را مطالعه کرده‌ای،
دانی که حفظ دین و وطن بهر مرد حق
فرض است آنچنانکه طهارت صلوة را
هوش مصنوعی: می‌دانی که حفظ دین و میهن برای هر مرد حق‌گرا ضروری است، مثل اینکه پاکی برای نماز واجب است.
بگسل ز خصم و دست بدامان دوست زن
خواهی اگر ز ورطه طریق نجات را
هوش مصنوعی: اگر می‌خواهی از مشکلات و خطرات نجات یابی، باید از دشمنان دوری کنی و به دوستی‌ها و همراهی با دوستان نزدیک شوی.
اینک دموکرات پس انقلاب ملک
تهدید کرده کرد و لر و ترک و تات را
هوش مصنوعی: در حال حاضر، نمایندگان دموکرات پس از انقلاب، برای مردم مناطق مختلف کشور، از جمله کردها، لرها و ترک‌ها، احساس خطر و تهدید ایجاد کرده‌اند.
مشتی منات داده بیگ جوقه مرد لات
تا نو کند پرستش لات و منات را
هوش مصنوعی: شخصی به خاطر محبت به دو بت لات و منات، از روی محبت و بی‌خبری، به کسی محبت کرده که در حقیقت مردی قوی و زورمند است که ممکن است به او آسیب برساند. او قصد دارد که با این عمل، پرستش این بت‌ها را دوباره رونق بخشد.
لات از پی منات بتان را برد نماز
تجدید کرده بتکده سومنات را
هوش مصنوعی: لات به دنبال منات (الهه‌ی عشق) رفته و برای بت‌های سومنات (مکان عبادت بت‌ها) نماز تازه‌ای برپا کرده است.
یونان برغم نامه و اشراف ساختند
دیموکرات را و اریستوکرات را
هوش مصنوعی: یونانیان با وجود نامه‌ها و مقامات، نظام دموکراسی و طبقه اشرافی را ایجاد کردند.
ما راه اتفاق و ترقی سپرده ایم
مبعوث کرده ایم درین ره دعات را
هوش مصنوعی: ما مسیر هماهنگی و پیشرفت را به عهده گرفته‌ایم و در این مسیر، پیام‌آورانی را گمارده‌ایم.
خصم ترور و دشمن دیموکراسی ایم
در گوشمان مخوانید این ترهات را
هوش مصنوعی: ما دشمن تروریسم و مخالف دموکراسی هستیم، پس این حرف‌های بی‌معنا را در گوش ما نخوانید.
در کام ما حدیث تروریست روز و شب
ملح اجاج ساخته عذب فرات را
هوش مصنوعی: در دل ما صحبت‌های تروریست دائماً در حال جریان است و این موضوع، مانند نمکی تلخ بر کام ما نشسته است، در حالی که شیرینی رود فرات را فراموش کرده‌ایم.
گه بمب سایه بر سر همسایه گسترد
گه موزر افکند نظر التفات را
هوش مصنوعی: گاه سایه‌ای از نگرانی و ترس بر زندگی همسایه افکنده می‌شود، گاه هم توجه و مهربانی به او معطوف می‌گردد.
این رندک عیار گمانش که مردمان
نوشیده بنگ و بیخبرند این نکات را
هوش مصنوعی: این فرد ظاهراً باهوش فکر می‌کند که مردم تحت تأثیر خماری هستند و از حقایق مهمی که در اطرافشان وجود دارد، بی‌خبرند.
حامی شود به رنجبران لیک در نهان
قربان خویش کرده الوف و مآت را
هوش مصنوعی: کسی که در سختی‌ها و مشقت‌ها از افراد زحمت‌کش حمایت می‌کند، ولی به صورت پنهانی جان خود را فدای وفاداری و رفاقت می‌کند.
هم راعیان ملت و هم داعیان دین
هم مؤمنین کشور و هم مؤمنات را
هوش مصنوعی: همه افرادی که در راه هدایت مردم و دین تلاش می‌کنند، چه مردان مؤمن و چه زنان مؤمن در این کشور، باید با هم همکاری و همدردی کنند.
غافل که بخردان جهان با هزار چشم
نظارگی شوند جمیع الجهات را
هوش مصنوعی: بی‌خبر از این که دانایان جهان با هزار چشم به تماشای همه جا می‌پردازند.
خوانده است داستان اکلت الرطب و لیک
فرموش کرده لفظ لفظت النواة را
هوش مصنوعی: داستان خرما و رطب را خوانده، اما کلمه نطفه را فراموش کرده است.
الفاظ را بجای معانی ادا کند
صد من دو غاز شد ثمن این مهملات را
هوش مصنوعی: کسی که تنها به بیان کلمات بی‌معنا می‌پردازد، در واقع سخنانش ارزش زیادی ندارد و چیزی از خود به جا نمی‌گذارد.
یاللعجب جماعت دیموکراسیان
ننهاده فرق مصدر واسم وادات را
هوش مصنوعی: عجب است که گروهی از طرفداران دموکراسی نتوانسته‌اند تفاوت میان مصدر، اسم و فعل را مشخص کنند.
خون کسان مزند چو زنگی شراب را
مال کسان خورند چو هندو نبات را
هوش مصنوعی: نگذارید خون دیگران به خاطر مسائل بی‌اهمیت بر باد برود، همان‌طور که انگور را برای شراب برداشت می‌کنند، افراد غیرمسئول از نعمت‌های دیگران بهره‌برند.
لوزینه خوانده پیکر کعب الغزال را
پالوده گفته خرمن شعرالبنات را
هوش مصنوعی: شکلی زیبا و دلربا برای بدن کعب الغزال (گوزن زیبا) را توصیف کرده و از طرفی ظاهر خوش رنگ و لطیف شعر البنات (شعر دختران) را به یک خرمن تشبیه کرده است.
تنها نه طالبند که گیتی بهم خورد
بل طامعند ریختن از هم کرات را
هوش مصنوعی: تنها افرادی هستند که خواهان تغییر در دنیا نیستند، بلکه برخی دیگر نیز به دنبال این هستند که سیارات را از هم جدا کنند و درهم بریزند.
ویران کنند خرگه حیوان و آدمی
آتش زنند بیخ جماد و نبات را
هوش مصنوعی: حیوانات و انسان‌ها به دیار و عرصه‌های خود آسیب می‌رسانند و برای بی‌پایه و اساس کردن زندگی، آتش بر ریشه‌های جانداران و گیاهان می‌افکنند.
ای خواجه ترورگر، اگر اهل غیرتی
در خاک خود پدید کن این معجزات را
هوش مصنوعی: ای آقای تروریست، اگر غیرت داری، این معجزات را در سرزمین خود به وجود بیاور.
بستان ز روس شکی و تفلیس و گنجه را
بگشا حصون هند و حصار هرات را
هوش مصنوعی: باغ‌های روسیه را از شکی، تفلیس و گنجه بگشایید و دژهای هند و دیوارهای هرات را نیز باز کنید.
ما را به خود گذار که از دایه کی سزد
در حفظ طفل طعنه زند امهات را
هوش مصنوعی: بهتر است ما را به خودت بسپاری، زیرا آیا مناسب است که پرستار به مادرهای واقعی نکته‌چینی کند؟
تشخیص مالیات از آنکس روا بود
کاندر خزانه بخش کند مالیات را
هوش مصنوعی: تشخیص مالیات از کسی جایز است که بتواند مالیات را به درستی در خزانه کشور قرار دهد.
ابنای دین و مردم کشور همی کنند
تفکیک حکم مفتی و اقضی القضاة را
هوش مصنوعی: مردم دین و کشور به جداسازی حکم مفتی (فقیه یا عالم دین) و قاضی (داور) می‌پردازند.
باید وزیر جنگ بداند که ما هوار
خازن چسان دهد به سپاهی برات را
هوش مصنوعی: وزیر جنگ باید بداند که ما چگونه می‌توانیم تسهیلات مالی را به سربازان ارائه دهیم.
بر اوست نی به عهده همسایه کز خرد
محکم کند مبانی حصن کلات را
هوش مصنوعی: بر عهده اوست که به تنهایی بر اساس خرد و دانش خود، پایه‌های استحکام و قلعه را محکم کند، نه اینکه این کار به همسایه واگذار شود.
داند دلیر راندن شمشیر و تیر را
بیند دبیر نکته کلک و دوات را
هوش مصنوعی: آن کسی که شجاعت استفاده از شمشیر و تیر را می‌شناسد، به مانند دبیری می‌بیند که رازها و نکات را با قلم و دواتش می‌نویسد.
باید که ما ز مجلس ملی طلب کنیم
اصلاح هر مفاسد و جمع شتات را
هوش مصنوعی: باید از مجلس ملی بخواهیم که اصلاح مشکلات و برطرف کردن ناهماهنگی‌ها را انجام دهد.
بیگانه را بدان چه که در کیش خویش من
ممنوع داشتم ز مساکین زکوة را
هوش مصنوعی: من چیزی را که در باور خودم به عنوان ممنوع می‌دانستم، به افراد ناآشنا و بیگانه نشان ندادم، حتی زکات را که متعلق به فقراست.
این خانه من است و من آنجا مراقبم
بر ماه و آفتاب عشی و غدات را
هوش مصنوعی: این خانه متعلق به من است و من در آنجا مراقب و ناظر بر ماه و خورشید در شب و روز هستم.
اندر حصار خود ندهم ره بهیچ قسم
دزدان و رهزنان و عدات و وشات را
هوش مصنوعی: من اجازه نمی‌دهم که دزدان، راهزنان و هر نوع بدی به هیچ گونه‌ای وارد حریم من شوند.
ایران به خاک خود نپذیرد ترور را
آتش ز خویش دور کند کربنات را
هوش مصنوعی: ایران هرگز ترور را در سرزمینش نخواهد پذیرفت و باید از آتش درگیری‌ها و مشکلات داخلی خود فاصله بگیرد.
کشتید پیشوا و گرامی وزیر ما
کردید آشکار و عیان خبث ذات را
هوش مصنوعی: شما رهبر ما را کشتید و وزیر عزیزمان را به وضوح و آشکارا نشان دادید که ذات و نیت واقعی‌تان چیست.
اینک به خون خواجه ما قصد کرده اید
شایسته دیده اید مه سیئات را
هوش مصنوعی: شما اکنون به خون آقای ما حمله کرده‌اید و این کار را شایسته دیده‌اید، همان‌طور که کارهای بد را می‌بینید.
زان پیشتر که در شط رنج افتی ای ترور
بزدا ز سینه نقشه این شاهمات را
هوش مصنوعی: قبل از آن که در رودخانه‌ی سختی بیفتی، ای حریف، نگذار نقشه و طرح این زیبایی‌ها از دل‌ات خارج شود.