گنجور

شمارهٔ ۴۶

این قصیده را نگارنده اوراق محمدصادق الحسینی الفرهانی در کرت دومین که در تبریز شروع بنگارش اوراق ادب کرد و قضا را وقتی بود که یکی از منجمان آلمانی حکم کرده بود که بواسطه عبور ذوذنبی که از زمین مهتر است و با کره خاک تصادف خواهد نمود کره خاک متلاشی خواهد شد. در شب سه شنبه نهم شهر رجب یکهزار و سیصد و هفده در شماره نخستین ادب تبریز انشا و درج نمودم.

امروز دل هوای نشاط و طرب کند
جشنی شگرف گیرد و کاری عجب کند
جور مه محرم و دور مه صفر
خواهد تلافی از شعبان و رجب کند
دربار پورشاه عجم جان خویش را
تقدیم جشن مولد شاه عرب کند
بازو و دست حق که همه کار ملک و دین
ستوار با مشیت و فرمان رب کند
مقبول داور آنکه مر او را کند قبول
مغضوب ایزد آنکه مر او را غضب کند
این بنده را چه حد که ستاید بشعر خویش
آنرا که ایزد از دو جهان منتخب کند
آن به که طول عمر ولیعهد شاه را
در این خجسته روز ز یزدان طلب کند
شکرش که نور سینه بود حرز جان شود
مدحش که شمع دیده بود ورد لب کند
ای داوری که خلق جهان را براستی
مهر تو جای در استخوان و عصب کند
اخترشناس گفته شنیدم که ذو ذنب
با خاک ما منازعتی بوالعجب کند
و اندر شب سه شنبه نهم از مه رجب
پیوند روز حشر بتاریک شب کند
زین گفته ساکنان زمین را گرفته تب
آری ز بیم مرگ تن کوه تب کند
من گفتم این حدیث از آن سرزند که خوی
با شیر کو کنار و عصیر عنب کند
کیهان خدای را بزمین کارها بسی است
چونش خراب و پست و نگون بی سبب کند
سطح زمین سپهر نجوم ولایت است
خورشید ازین شموس ضیا مکتسب کند
باور مکن که مضجع آل رسول را
دانا حکیم دستخوش ذوذنب کند
این خاک تختگاه خداوندگار ماست
شمشیر شاه بی ادبان را ادب کند
با ذوذنب همان رسد از تیغ شهریار
کانش به پنبه سازد و مه با قصب کند
ای آنکه نام پاک ترا مرد هوشمند
پیرایه دفاتر و زیب خطب کند
کلک شکسته زهره ندارد که در سخن
ذات ترا خطاب بنام و لقب کند
از دولت تو ملک زمین ماند برقرار
تا بر تو آفرین و بخصم تو سب کند
خواهم ز کردگار که تا روز رستخیز
تاجت ز لعل ناب و سریر از ذهب کند
وین بنده با اجازه ی امر مقدست
بار دگر شروع بنشر ادب کند

اطلاعات

وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

این قصیده را نگارنده اوراق محمدصادق الحسینی الفرهانی در کرت دومین که در تبریز شروع بنگارش اوراق ادب کرد و قضا را وقتی بود که یکی از منجمان آلمانی حکم کرده بود که بواسطه عبور ذوذنبی که از زمین مهتر است و با کره خاک تصادف خواهد نمود کره خاک متلاشی خواهد شد. در شب سه شنبه نهم شهر رجب یکهزار و سیصد و هفده در شماره نخستین ادب تبریز انشا و درج نمودم.
هوش مصنوعی: این قصیده را نویسنده‌ای به نام محمدصادق الحسینی الفرهانی در کرت دومین، در تبریز آغاز کرده است. این موضوع زمانی مطرح شد که یکی از منجمان آلمانی پیش‌بینی کرده بود که به دلیل عبور یک پدیده سماوی، کره زمین به نابودی خواهد رسید. نویسنده این اثر را در شب سه‌شنبه، نهم رجب سال 1317 هجری شمسی، در شماره اول نشریه ادب تبریز نوشت و منتشر کرد.
امروز دل هوای نشاط و طرب کند
جشنی شگرف گیرد و کاری عجب کند
هوش مصنوعی: امروز دل به شادی و سرگرمی تمایل دارد و می‌خواهد جشن بزرگی برپا کند و کار شگفت‌انگیزی انجام دهد.
جور مه محرم و دور مه صفر
خواهد تلافی از شعبان و رجب کند
هوش مصنوعی: در این بیت، نویسنده به این موضوع اشاره می‌کند که با از بین رفتن یک دوران سخت و دلگیر، زمان خوشی و شادابی فرامی‌رسد. او این تغییرات را به آمدن ماه‌های خوب و نرمش تدریجی در زندگی تشبیه می‌کند که در آن دوران مختلف با احساسات متفاوتی نسبت به همدیگر خواهند گذراند. به طور کلی، این بیت به امیدواری و تغییرات مثبت در زندگی اشاره دارد.
دربار پورشاه عجم جان خویش را
تقدیم جشن مولد شاه عرب کند
هوش مصنوعی: او در دربار پادشاه عجم، جانش را به جشن تولد پادشاه عرب اهدا می‌کند.
بازو و دست حق که همه کار ملک و دین
ستوار با مشیت و فرمان رب کند
هوش مصنوعی: دست و نیروی الهی است که همه امور مربوط به حکومت و دین را با اراده و فرمان خداوند به درستی و استحکام می‌رساند.
مقبول داور آنکه مر او را کند قبول
مغضوب ایزد آنکه مر او را غضب کند
هوش مصنوعی: کسی در نظر خداوند مورد قبول است که او را بپذیرد و برعکس، کسی که مورد خشم خدا قرار گیرد، در نزد او مقبول نیست.
این بنده را چه حد که ستاید بشعر خویش
آنرا که ایزد از دو جهان منتخب کند
هوش مصنوعی: این بنده چه اندازه می‌تواند از شعر خود تعریف کند، در حالی که آن کسی که خداوند او را از دو جهان انتخاب کرده، شرکای برتر و شایسته‌تری دارد.
آن به که طول عمر ولیعهد شاه را
در این خجسته روز ز یزدان طلب کند
هوش مصنوعی: بهتر است در این روز خوش و مبارک، کسی عمر طولانی و خوشبختی برای ولیعهد شاه از خداوند درخواست کند.
شکرش که نور سینه بود حرز جان شود
مدحش که شمع دیده بود ورد لب کند
هوش مصنوعی: شکرگزاری از اینکه نور سینه‌اش، مصونیت جان می‌آورد و ستایش از او مانند شمعی است که در چشمان ما می‌درخشد و به لبان ما می‌آید.
ای داوری که خلق جهان را براستی
مهر تو جای در استخوان و عصب کند
هوش مصنوعی: ای داوری که مهر تو در دل و وجود انسان‌ها به طور عمیق و ریشه‌ای قرار دارد و تمامی جهان را با حقیقتی ثابت و عادلانه مدیریت می‌کنی.
اخترشناس گفته شنیدم که ذو ذنب
با خاک ما منازعتی بوالعجب کند
هوش مصنوعی: یک اخترشناس گفته است که می‌داند ستاره‌ی دنباله‌دار (ذو ذنب) با خاک ما معرکه‌ای عجیب و غریب به راه می‌اندازد.
و اندر شب سه شنبه نهم از مه رجب
پیوند روز حشر بتاریک شب کند
هوش مصنوعی: در شب سه‌شنبه نهم رجب، در تاریکی شب، پیوند روز قیامت برقرار می‌شود.
زین گفته ساکنان زمین را گرفته تب
آری ز بیم مرگ تن کوه تب کند
هوش مصنوعی: از این گفته، ساکنان زمین دچار اضطراب و نگرانی شده‌اند، چرا که از ترس مرگ، مانند کوه نیز دچار تب و بیماری می‌شوند.
من گفتم این حدیث از آن سرزند که خوی
با شیر کو کنار و عصیر عنب کند
هوش مصنوعی: من بیان کردم که این داستان از آنجا نشأت می‌گیرد که شخصیت و روحیات انسان مانند شیر قوی و سرسخت است و از ارتباط با مستی و شادابی حاصل از انگور بهره‌مند می‌شود.
کیهان خدای را بزمین کارها بسی است
چونش خراب و پست و نگون بی سبب کند
هوش مصنوعی: جهان و کائنات مملو از کارها و امور تحت فرمان خداوند است، اما اگر او بخواهد، می‌تواند به آسانی آن را خراب و ناپایدار کند، بدون اینکه دلیل خاصی داشته باشد.
سطح زمین سپهر نجوم ولایت است
خورشید ازین شموس ضیا مکتسب کند
هوش مصنوعی: زمین به عنوان جهانی پر از ستارگان و نجوم، نمایانگر مقام و عظمت ولایت است. خورشید نیز از این ستاره‌ها نور و روشنی را به دست می‌آورد.
باور مکن که مضجع آل رسول را
دانا حکیم دستخوش ذوذنب کند
هوش مصنوعی: باور نکن که عالم و حكيم، مقام و منزلت اهل بیت پیامبر را زیر پا بگذارد و به آن بی‌احترامی کند.
این خاک تختگاه خداوندگار ماست
شمشیر شاه بی ادبان را ادب کند
هوش مصنوعی: این خاک، سرزمین پادشاهی خداوندگار ماست و شمشیر پادشاه، نادانان را به آداب و رفتار درست وادار می‌کند.
با ذوذنب همان رسد از تیغ شهریار
کانش به پنبه سازد و مه با قصب کند
هوش مصنوعی: با ضربه‌ای که از شمشیر پادشاه می‌رسد، همان اثر را می‌توان با یک تکه پنبه به دست آورد و همچنین ماه می‌تواند با نی، نغمه‌ای زیبا بسازد.
ای آنکه نام پاک ترا مرد هوشمند
پیرایه دفاتر و زیب خطب کند
هوش مصنوعی: ای کسی که نام نیک تو به عنوان یک مرد دانا و بزرگ در کتاب‌ها و سخنرانی‌ها ذکر شده و زیبا نوشته می‌شود.
کلک شکسته زهره ندارد که در سخن
ذات ترا خطاب بنام و لقب کند
هوش مصنوعی: در اینجا به این معناست که قدرت و توانایی کلام شکسته نمی‌تواند به درستی عظمت و مقام تو را در صحبت کردن بشناسد و تو را با نام و لقب خطاب کند. به بیان دیگر، کلامی که از دل شکسته و ناامید می‌آید، توانایی بیان ویژگی‌های بزرگ تو را ندارد.
از دولت تو ملک زمین ماند برقرار
تا بر تو آفرین و بخصم تو سب کند
هوش مصنوعی: به خاطر نعمت و برکت تو، سرزمین پا برجا و پایدار مانده است تا زمانی که برای تو به ستایش بپردازند و دشمنانت نیز بر تو حسد ورزند.
خواهم ز کردگار که تا روز رستخیز
تاجت ز لعل ناب و سریر از ذهب کند
هوش مصنوعی: از خدا خواهانم که تا روز قیامت، تاجت از مروارید خالص و تختت از طلا بسازد.
وین بنده با اجازه ی امر مقدست
بار دگر شروع بنشر ادب کند
هوش مصنوعی: این خاکسار با اجازه‌ و فرمان شما بار دیگر تلاش می‌کند تا ادب و فرهنگ را گسترش دهد.