گنجور

شمارهٔ ۵ - بند پنجم

ای خطت چون تازه سنبل وی رخت چون تازه وَرد
سنبل از رشک تو پیچان لاله از رنگ تو زرد
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات
از رمل این قطعه برخوان با نوای شاد ورد
اردکان قسمی از اشکال نجوم و خشم ارد
انعکاس و انده و طیب و سپهر و مهر گرد
میخ کردن سکه باشد گرد نامه نقش آن
جَرمُزه می‌دان سفر کردن مسافر رهنورد
«کُژَف» قیر و زاک شب شربین همان قطران بود
هست دارو زرده زرچوبه منافق گوش زرد
مشتری برجیس دان مریخ شد رزبادراد
مانک ماه و زهره بیدخت است و هاله شادورد
لمس را می‌دان پساویدن پژوهش جستجو
تاخ ناف و صید کرد و درشکست او را شکرد
کاردالی طلع و تارونه غلافِ طلع دان
برشیان‌دارو عصاالراعی است یعنی سرخ مرد
تکمه دان اخگوژنه سُنهار باشد زن پسر
کشه خط مکتوب نامه فر و شوکت دار و برد
بایش ایجاب است و رانش سلب و جاور حال شد
جاوری تبدیل دان پرماس لمس و پهنه لرد
رمز را پرخیده می‌دان واپرخیده صریح
همچنین جفت واجفت آمد به معنی زوج و فرد
دوله برهون و منش طبع و دما باشد مزاج
سرمه دان حد و طرف اصل و تنه بیخ است و نرد
هم نُماری دان اشارت هم ضمیر آمد کشاک
هم «درآمدجای » مصدر اسم نام و فعل کرد
نحل زیبود است و رسمو کارتن باشد رجال
با سعادت بختیار و بافتوت رادمرد
رهبر و فرنود و روشنگر همی باشد دلیل
پیچ و تاب و جنگ و مانند و نکو باشد نورد
هست هوتخشان کشاورز و بود ورزاو گاو
مرد روزستار صنعت پیشه و جنگی نبرد
اعتقاد آمد نمشته هم معاذالله ژَکَس
هست سوگیری حمایت مهر رخشان روزگرد
آنچه از گیسو نگیرد پیچ و خم فَرخاک دان
و آنچه از اشجار در پیراستن برند گرد
شیم شیخ و خواجه ایشی بی بی و بانوستی
خلسه فرزنشاد باشد طاعن‌السن سالخورد
هست مزکت مسجد و شد سنجرستان خانقاه
هم کشت آمد کلیسا هم «تموزی خانه » غرد
پیشوا را مقتدا دان مقتدی پی شو، پس ایست
پیره و پوران خلیفه مرغزار آمد جُغرد
چار نادر چار عنصر هفت گردون هفت مام
چار آمیزه، طبایع هفت قراء هفت مرد
هم سه پور آمد موالید آخشیان چار ضد
قهری و قسری است شمپوری معاون پایمرد
شد بیوکانی طوی دُغدو بیوک آمد عروس
مامِ زن خشتامن و وردک جهاز اورنگ جرد
چرخه دوراست و تسلسل زنخه و دشمیر ضد
ارمغان و تحفه نوراهان عُراضه راهورد
دان پذیرا را هیولی ماهیت او چیزیَ است
زبده اروند است و میناگون سپهر لاژورد
هم سَمیز آمد دعا چشمیده را منظور دان
لای و تاه رخت و خواب مخمل و بیری است پرد
هست پودات و سترسا آنچه بشناسی به حس
هم کسی باشد تعین همتراز و هم نبرد
فوطه را می‌دان بُروفه هم دَزَک دستارچه
ضلع دنده گفت شانه مازه پشت و رنج و درد
هم کژه باشد لهاة و هست کوشک لوزتین
دژپه و دژپیهه دشپل ناملایم نانَوَرد
صدقه ارزانش مسلم نیز ارزانی بود
بشم و ژاله شبنم و یخچه تگرگ و برد سرد
بش بود کِشتی که اندر دِیْم‌زار آید به بار
کهپرک و غدو جوال کهکشان باشد الرد
«یتو» یعنی «لاد بر این» را علیهذا شمر
رشت گچ آگور آجر کلس آهک سنگ بَرد
رشوه بدگند است و ریماهن بود خبث‌الحدید
پس خَماهن دان حدید و مرد اشکمخواره ژرد
ذرع از تازی گز است از پارسی متر از فرنگ
ساژن از روسی بود وز انگلیسی هست یرد

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای خطت چون تازه سنبل وی رخت چون تازه وَرد
سنبل از رشک تو پیچان لاله از رنگ تو زرد
هوش مصنوعی: خط زیبای تو مانند سنبل تازه، و چهره‌ات مانند گل سرخ نو شکفته است. سنبل از حسادت به زیبایی تو در هم پیچیده و لاله به خاطر رنگ تو زرد شده است.
فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلات
از رمل این قطعه برخوان با نوای شاد ورد
هوش مصنوعی: این بیت به اهمیت خواندن کلمات و اشعار با لحن و نوای شاد اشاره دارد. شاعر از خواننده می‌خواهد که با انرژی و شادابی، این شعر را به زبان آورد، گویی که این عملکرد باعث افزایش زیبایی و جذابیت متن خواهد شد.
اردکان قسمی از اشکال نجوم و خشم ارد
انعکاس و انده و طیب و سپهر و مهر گرد
هوش مصنوعی: اردکان نمادی از ستاره‌ها و آسمان است که نشان‌دهنده‌ی خشم و اندوه می‌باشد. این مفهوم می‌تواند به احساسات مختلفی اشاره داشته باشد که در آسمان و در دنیای ستارگان تجلی می‌یابد.
میخ کردن سکه باشد گرد نامه نقش آن
جَرمُزه می‌دان سفر کردن مسافر رهنورد
هوش مصنوعی: سکه‌ای که بر روی زمین قرار داده شده نشان‌دهنده‌ای از مسیری است که مسافران باید برای سفر دنبال کنند. این علامت به نوعی راهنما برای کسانی است که در سفر هستند.
«کُژَف» قیر و زاک شب شربین همان قطران بود
هست دارو زرده زرچوبه منافق گوش زرد
هوش مصنوعی: قیر سیاه و چسبناک مثل شب تار است و به عنوان دارویی برای برخی بیماری‌ها استفاده می‌شود، زردچوبه هم که در واقع زرد رنگ است، به نوعی به افراد دروغگو اشاره دارد.
مشتری برجیس دان مریخ شد رزبادراد
مانک ماه و زهره بیدخت است و هاله شادورد
هوش مصنوعی: مشتری (سیاره) در برج حوت قرار دارد و به همین خاطر به نظر می‌رسد که انرژی و تأثیرات مثبتی دارد، در حالی که ماه و زهره در وضعیت نامناسبی (بیدخت) قرار گرفته‌اند و حالت خوبی ندارند.
لمس را می‌دان پساویدن پژوهش جستجو
تاخ ناف و صید کرد و درشکست او را شکرد
هوش مصنوعی: این بیت به وضوح نشان می‌دهد که شخصی به کمک تحقیق و جستجو، توانسته است تجربه و درک عمیق‌تری از لمس کردن پیدا کند. او در این مسیر با چالش‌ها روبرو می‌شود و در نهایت از شکست‌ها درس می‌آموزد.
کاردالی طلع و تارونه غلافِ طلع دان
برشیان‌دارو عصاالراعی است یعنی سرخ مرد
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که کسی که توانایی و مهارت خاصی دارد، مانند چاقویی که در غلافش قرار دارد و برای کار خاصی آماده شده است. به نوعی دیگر، می‌توان گفت که سرخ‌مرد به عنوان فردی با ویژگی‌های بارز و خاص خود شناخته می‌شود.
تکمه دان اخگوژنه سُنهار باشد زن پسر
کشه خط مکتوب نامه فر و شوکت دار و برد
هوش مصنوعی: لباس زننده پر زرق و برق و زیبا، مانند نامه‌ای نوشته شده، باید به گونه‌ای باشد که فر و بزرگی خود را نشان دهد و پسران را ببیند.
بایش ایجاب است و رانش سلب و جاور حال شد
جاوری تبدیل دان پرماس لمس و پهنه لرد
هوش مصنوعی: در این بیت اشاره به این دارد که در هر حالتی، باید یک سری اصول و قواعد را رعایت کرد. همچنین به تحول و تغییر در حالت‌ها و احساسات اشاره شده است. به عبارتی، زمانی که شرایط عوض می‌شود، فرد باید توانایی درک و انطباق با آن شرایط را داشته باشد، و در نهایت تجربه‌ای از حس لمس و شناخت را بدست آورد.
رمز را پرخیده می‌دان واپرخیده صریح
همچنین جفت واجفت آمد به معنی زوج و فرد
هوش مصنوعی: این جمله به مفهوم روشن و مشخصی اشاره دارد که به ارتباط بین تضادها و مکمل‌ها می‌پردازد. در آن به واژه‌هایی اشاره شده است که ممکن است در ظاهر متفاوت باشند، اما در عمق، به یکدیگر وابسته و مرتبط هستند. در نهایت، این بیان بر اهمیت توجه به لایه‌های پنهان معانی در زبان اشاره می‌کند.
دوله برهون و منش طبع و دما باشد مزاج
سرمه دان حد و طرف اصل و تنه بیخ است و نرد
هوش مصنوعی: این بیت به توصیف ویژگی‌ها و ساختار برخی عناصر طبیعی و موجودات می‌پردازد. در آن اشاره به ترکیب و تعامل عناصر مختلف وجود دارد که هر کدام ویژگی‌های خاص خود را دارند. عنوان «دوله» و «برهون» به وجود انواع طبیعت اشاره می‌کند و همچنین به تأثیرات آن‌ها بر کیفیت و خصوصیات دیگر عناصر مانند «سرمه» و «نرد» پرداخته می‌شود. در مجموع، این متن به ارتباط و هم‌افزایی بین عناصر طبیعی و تأثیر آن‌ها بر یکدیگر اشاره دارد.
هم نُماری دان اشارت هم ضمیر آمد کشاک
هم «درآمدجای » مصدر اسم نام و فعل کرد
هوش مصنوعی: این بیت به این معناست که هم علامت‌ها و نشانه‌ها به من اشاره می‌کنند، هم درونیات و رازها. همچنین، واژه «درآمد» به معنای رسیدن یا ورود می‌تواند به عنوان اسم و فعل مورد استفاده قرار گیرد.
نحل زیبود است و رسمو کارتن باشد رجال
با سعادت بختیار و بافتوت رادمرد
هوش مصنوعی: زنبور زیباست و رسم و کار مردان نیکوکار و خوشبخت، به نیکی و جوانمردی با هم در ارتباط است.
رهبر و فرنود و روشنگر همی باشد دلیل
پیچ و تاب و جنگ و مانند و نکو باشد نورد
هوش مصنوعی: رهبر و هدایت‌گر موجب ایجاد تحولات و چالش‌ها می‌شود و باید راه را برای دیگران روشنگری کند و در راستای نیکی و زیبایی تلاش نماید.
هست هوتخشان کشاورز و بود ورزاو گاو
مرد روزستار صنعت پیشه و جنگی نبرد
هوش مصنوعی: کشاورز در روز به کار خود مشغول است و در حین فعالیتش، گاو او نیز به سختی کار می‌کند. این نشان‌دهنده تلاش روزانه و فعالیت‌های صنعتی و جنگی در زندگی است.
اعتقاد آمد نمشته هم معاذالله ژَکَس
هست سوگیری حمایت مهر رخشان روزگرد
هوش مصنوعی: ایمان به وجود آمده و نوشته شده که هرگز کسی نباید به سوی حمایت از چهره درخشان روزگار تمایل داشته باشد.
آنچه از گیسو نگیرد پیچ و خم فَرخاک دان
و آنچه از اشجار در پیراستن برند گرد
هوش مصنوعی: هر چیزی که از زیبایی و جذابیت گیسوها برمی‌خیزد، فرح‌بخش و دلنشین است، و آنچه از درختان به زیبایی و آراستگی می‌افزاید، درخشان‌کننده و زینت‌دهنده است.
شیم شیخ و خواجه ایشی بی بی و بانوستی
خلسه فرزنشاد باشد طاعن‌السن سالخورد
هوش مصنوعی: شخصیت‌های بزرگ و محترم، مانند شیخ و خواجه، در زندگی خود به نعمت‌های معنوی و آرامش دست می‌یابند، و این ویژگی‌ها می‌تواند افرادی با سن و سال بالا را نیز تحت تأثیر قرار دهد.
هست مزکت مسجد و شد سنجرستان خانقاه
هم کشت آمد کلیسا هم «تموزی خانه » غرد
هوش مصنوعی: در اینجا اشاره می‌شود که مکان‌های مذهبی و معنوی مختلفی وجود دارد. یعنی هر کدام از این مکان‌ها، اعم از مسجد، خانقاه، کلیسا و غیره، جایگاه‌هایی هستند که از جنبه‌های مختلف فرهنگی و دینی به انسان‌ها خدمت می‌کنند و در کنار هم به زندگی و عقاید بشر غنا می‌بخشند. به عبارت دیگر، هر یک از این فضاها دارای اهمیت ویژه‌ای هستند و از نظر فرهنگی و روحانی نقش متفاوتی ایفا می‌کنند.
پیشوا را مقتدا دان مقتدی پی شو، پس ایست
پیره و پوران خلیفه مرغزار آمد جُغرد
هوش مصنوعی: به پیشوای خود به عنوان الگو نگاه کن و از او پیروی کن. سپس، ایستاده‌ام که در کنار پدر و پیرمان، خلیفه‌ای در دشت به نام جغرد حضور دارد.
چار نادر چار عنصر هفت گردون هفت مام
چار آمیزه، طبایع هفت قراء هفت مرد
هوش مصنوعی: این جمله به توصیف چهار عنصر اصلی و تأثیر آن‌ها بر طبیعت و موجودات اشاره دارد. همچنین به تعداد هفت آسمان و هفت سرزمین اشاره می‌کند و به ترکیب و تعامل این مواد با هم پرداخته است. به طور کلی، می‌توان گفت که این عبارت به تنوع و ارتباط عناصر طبیعی و تأثیر آن‌ها بر زندگی انسان و محیط اشاره دارد.
هم سه پور آمد موالید آخشیان چار ضد
قهری و قسری است شمپوری معاون پایمرد
هوش مصنوعی: سه پسر به دنیا آمدند، که از نسل خانوادۀ آخشیان هستند. چهار تا از آنها در مقابل خشم و ستم ایستادگی می‌کنند و یکی از آنها به عنوان یاری‌کننده و یار وفادار در کنار دیگران حضور دارد.
شد بیوکانی طوی دُغدو بیوک آمد عروس
مامِ زن خشتامن و وردک جهاز اورنگ جرد
هوش مصنوعی: بیوک به دیاری می‌رسد و عروس را به خانه می‌آورد. او از لوازم و تزئینات عروسی صحبت می‌کند و به زیبایی‌ها و خوشبختی‌های آینده اشاره می‌کند.
چرخه دوراست و تسلسل زنخه و دشمیر ضد
ارمغان و تحفه نوراهان عُراضه راهورد
هوش مصنوعی: این دنیا مانند یک چرخش بی‌پایان است و هر چیزی به نوعی به چیز دیگری ارتباط دارد. تضادی که در آن وجود دارد، می‌تواند نتیجه‌ای مثبت یا منفی به همراه داشته باشد. در نهایت، هر چه در این مسیر به دست می‌آوریم، می‌تواند به ما درس‌هایی دهد.
دان پذیرا را هیولی ماهیت او چیزیَ است
زبده اروند است و میناگون سپهر لاژورد
هوش مصنوعی: در این بیت، به این موضوع اشاره می‌شود که وجود انسانی، مانند یک ظرف پذیرای علم و تجربه است. این انسان، با ارزش و خاص شناخته می‌شود، مانند جواهراتی که در آسمان زیبا می‌درخشند. شخصیت و ماهیت او، پر از زیبایی و عمق است و درعین حال مشابه آب زلال و آسمان آبی، شفاف و جذاب به نظر می‌رسد.
هم سَمیز آمد دعا چشمیده را منظور دان
لای و تاه رخت و خواب مخمل و بیری است پرد
هوش مصنوعی: در اینجا به شخصی اشاره می‌شود که با نیت خیر و دعاهایش به زیبایی و آرامش می‌رسد. او به خوبی درک می‌کند که زندگی چه مسیری دارد و زیبایی‌های آن را می‌بیند. او همچنین به جزئیات زندگی و زیبایی‌های آن مانند خواب و آرامش در محیطی نرم و لطیف توجه دارد.
هست پودات و سترسا آنچه بشناسی به حس
هم کسی باشد تعین همتراز و هم نبرد
هوش مصنوعی: هر چیزی که به آن آگاه باشی و حس کنی، به نوعی حقیقت دارد. در واقع، هر چیزی که وجود دارد، همسان و هم‌پایه با دیگر چیزهاست و در یک میدانی قرار دارد.
فوطه را می‌دان بُروفه هم دَزَک دستارچه
ضلع دنده گفت شانه مازه پشت و رنج و درد
هوش مصنوعی: در این شعر به وضوح به دشواری‌ها و زحمات زندگی اشاره شده است. فرد با احساس ناخوشایند از رنج و دردهایی که تحمل می‌کند، صحبت می‌کند و به نوعی به نحوه‌ی کنار آمدن با این مشکلات و چالش‌ها اشاره دارد. زندگی پر از چالش‌ها و بارهای سنگین است که انسان‌ها باید با آن‌ها دست و پنجه نرم کنند.
هم کژه باشد لهاة و هست کوشک لوزتین
دژپه و دژپیهه دشپل ناملایم نانَوَرد
هوش مصنوعی: این جمله به تندی از تضادها و دشواری‌های زندگی اشاره دارد. واژه‌هایی مانند "دژ"، "دشپ"، و "نانَوَرد" می‌توانند نشانه‌هایی از سختی‌ها و موانع موجود در مسیر زندگی باشند. به طور کلی، می‌توان گفت که در این متن به چالش‌ها و مشکلاتی که فرد در زندگی خود با آن‌ها مواجه است، پرداخته شده است.
صدقه ارزانش مسلم نیز ارزانی بود
بشم و ژاله شبنم و یخچه تگرگ و برد سرد
هوش مصنوعی: صدقه و صدقه دادن، هزینه کمی دارد، مشابه به باران و شبنم و تگرگ و سرما که به راحتی و ارزان در دسترس هستند.
بش بود کِشتی که اندر دِیْم‌زار آید به بار
کهپرک و غدو جوال کهکشان باشد الرد
هوش مصنوعی: کشتی‌ای که در دیم‌زارها به بار می‌آید، مانند خوشه‌ای از ستارگان در آسمان است و هر گلی که می‌روید، یادآور زیبایی و شکوفایی طبیعت است.
«یتو» یعنی «لاد بر این» را علیهذا شمر
رشت گچ آگور آجر کلس آهک سنگ بَرد
هوش مصنوعی: بیت به اشاره به مسائلی در مورد ساخت و ساز و مواد مختلف مورد استفاده در آن دارد. به طور کلی، به ارتباط بین مصالح ساختمانی مانند گچ، آجر، آهک و سنگ اشاره می‌کند و نوعی تأکید بر اهمیت این مواد و کیفیت آن‌ها در فرآیند ساخت و ساز دارد. به نوعی می‌توان گفت که این مصالح اساس و پایه‌های ساختمان‌ها را شکل می‌دهند و نقش کلیدی در استحکام و دوام ساختمان‌ها ایفا می‌کنند.
رشوه بدگند است و ریماهن بود خبث‌الحدید
پس خَماهن دان حدید و مرد اشکمخواره ژرد
هوش مصنوعی: رشوه کار ناپسندی است و مانند زهرآلود بودن آهن می‌باشد. پس باید بدانیم که آهن زهرآلود است و مردی که به این کار مبتلاست، با دل‌هایی سنگین و غمگین زندگی می‌کند.
ذرع از تازی گز است از پارسی متر از فرنگ
ساژن از روسی بود وز انگلیسی هست یرد
هوش مصنوعی: این بیت اشاره به گوناگونی و تنوع واحدهای اندازه‌گیری دارد. در آن گفته می‌شود که برخی از واحدها از زبان‌های مختلف و فرهنگ‌های گوناگون گرفته شده‌اند. برای مثال، ذراع به زبان عربی، گز به زبان فارسی، متر به زبان فرانسه، ساژ از زبان روسی و یارد از زبان انگلیسی است. این به نوعی نمایش‌دهنده تأثیرات فرهنگی و زبانی مختلف در علم و اندازه‌گیری است.

حاشیه ها

1403/09/06 12:12
احمد خرم‌آبادی‌زاد

«کشه» (kashe) برگرفته از «کشیدن»:

 

1- خط (که با قلم یا هر ابزار دیگری کشیده می‌شود)

2- گدا (کسی که از دیگران پول یا چیزی می‌کشد)

3- تنگِ اسب (آنرا دور کمر اسب می‌کشند)

1403/09/06 13:12
احمد خرم‌آبادی‌زاد

«هیولی» برگرفته از یک واژه یونانی به معنی «ماهیت» (چیستی) است که در فارسی به آن پذیرا می‌گفته‌اند.

1- واژۀ «پذیرا» را در <لغتنامه دهخدا> ببینید.

2- واژه «هیولی» را در <فرهنگ نفیسی> (علی اکبر نفیسی) نگاه کنید.