ایضا این قصیده را فرستادم
ایا من جرت من حد مقوله العضب
عیون کماء الخضر عن مرسف عذب
و تلعب بالاقلام کفک و الندی
کلعب الصبافی الروض بالغصن الرطب
سقی الله ایاما مضت فی دیارکم
و طوبی لمن ناجاک فی ساحة القرب
سلام علی الرکب الذین و قوفهم
بحضرتک العلیاء فی المنزل الرحب
رمتنی ید الایام سهما مشعبا
رمیت بها فوق الجلامید فی الشعب
و قد ذبحتنی العین من صارم الهوی
کما یذبح العشاق من شفره الهدب
بنات المنایا صاد فتنی و قلقلت
بنات صدور فی فوادی و فی جنبی
صروف اللیالی طرقت بی بدائها
والفتنی الایام فی اعظم الخطب
فما فی خطوب الدهر اعظم لوحه
من الهجر و البین الممیت بلا ذنب
لا حتمل الافات الا فراقکم
فما الموت الا دون ذالحادث الصعب
متی غاب عن عینی محیاک لم ازل
تکفکف عینی الدمع کالعارض الصب
ابا جعفر ان لم تصدق مقالتی
لانکرت معنی القلب یهدی الی القلب
ففی کل داء معضل و ملمه
توکلت بالله العلی امه حسبی
اطلاعات
قالب شعری: مثنوی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
ایا من جرت من حد مقوله العضب
عیون کماء الخضر عن مرسف عذب
هوش مصنوعی: آیا من در زمرهی افرادی قرار دارم که بر چشمان سبز و خنکای آبی دلنشین افتخار میکنند؟
و تلعب بالاقلام کفک و الندی
کلعب الصبافی الروض بالغصن الرطب
هوش مصنوعی: تو با انگشتان خود بر روی قلمها بازی میکنی، همانگونه که باران بر روی گلبرگها میرقصد.
سقی الله ایاما مضت فی دیارکم
و طوبی لمن ناجاک فی ساحة القرب
هوش مصنوعی: آرزو میکنم روزهایی که در سرزمین شما گذشت، دوباره بر ما برگردند و خوشا به حال کسی که در مقام نزدیکی به شما نجات یابد.
سلام علی الرکب الذین و قوفهم
بحضرتک العلیاء فی المنزل الرحب
هوش مصنوعی: سلام بر آنهایی که در حضور تو، ای جایگاه عالی، در مکانی وسیع ایستادهاند.
رمتنی ید الایام سهما مشعبا
رمیت بها فوق الجلامید فی الشعب
هوش مصنوعی: من روزگاری را در نظر دارم که با تیرهای بلندی به سمت صخرههای سخت نشانهگیری کردم و به هدف زدم.
و قد ذبحتنی العین من صارم الهوی
کما یذبح العشاق من شفره الهدب
هوش مصنوعی: چشمان تو به شدت بر قلبم ضربه زدهاند و من را با شدت عواطف عاشقانهام به زانو درآوردهاند، همچنانکه عاشقانی دیگر زیر تیغهٔ مژگان به سختی آسیب میبینند.
بنات المنایا صاد فتنی و قلقلت
بنات صدور فی فوادی و فی جنبی
هوش مصنوعی: سرنوشت و تقدیر مرا به دام انداخت و درون من را پر از اضطراب و نگرانی کرد، به طوری که این احساسات در قلب و در کناری از وجودم در حال تلاطم هستند.
صروف اللیالی طرقت بی بدائها
والفتنی الایام فی اعظم الخطب
هوش مصنوعی: شبها با سختیها و دشواریها بر من گذشت و روزها مرا در بزرگترین مسائل و چالشها گرفتار کردند.
فما فی خطوب الدهر اعظم لوحه
من الهجر و البین الممیت بلا ذنب
هوش مصنوعی: در زندگی، هیچ چیز به اندازه جدایی و فراق، دردناک و هولناک نیست، حتی اگر گناهی در میان نباشد.
لا حتمل الافات الا فراقکم
فما الموت الا دون ذالحادث الصعب
هوش مصنوعی: من جز جدایی شما، هیچ بلایی را تحمل نمیکنم و مرگ نیز چیزی بیشتر از این حادثه سخت نیست.
متی غاب عن عینی محیاک لم ازل
تکفکف عینی الدمع کالعارض الصب
هوش مصنوعی: هرگاه چهرهات از نظرم پنهان شود، همیشه چشمانم به خاطر تو اشک میریزد، مثل بارانی که ناگهان میبارد.
ابا جعفر ان لم تصدق مقالتی
لانکرت معنی القلب یهدی الی القلب
هوش مصنوعی: اگر ابو جعفر سخنان مرا تصدیق نمیکنی، باید بدانی که معنی واقعی قلب، انسان را به سمت دل هدایت میکند.
ففی کل داء معضل و ملمه
توکلت بالله العلی امه حسبی
هوش مصنوعی: در هر مشکل و بیماری که وجود دارد، به خداوند بزرگ توکل کردهام و او برای من کافی است.