گنجور

شمارهٔ ۳

رات جارتی فودی من الشیب ضاحکا
کروض اریض نورته ثغامته
علی عارضی شیخ یذب علی العصا
محدبه من حادث الدهر قامته
کحربآء ملتف علی فرع تنضب
و حین طلوع الشمس تلمع لامته
و کوز من الخمر الروی و قرقف
الشهی بهار کالبهار غمامته
فقالت لنسوان جلسن حذائها
اری رجلا کالصبح تسفر هامته
و ذلک عصفور رای بازیا علی
مقام غراب ثم شالت نعامته
علیه غرام لو مننت بقبله
علیه و ما یسلی علی غرامته

اطلاعات

قالب شعری: قصیده
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

رات جارتی فودی من الشیب ضاحکا
کروض اریض نورته ثغامته
هوش مصنوعی: شب را شاداب و سرزنده می‌بینم، در حالی که سفیدی موی من لبخند می‌زند، گویی که نور در آغوش تاریکی به رقص در آمده است.
علی عارضی شیخ یذب علی العصا
محدبه من حادث الدهر قامته
هوش مصنوعی: علی، با ویژگی های خاص خود، مانند شیخی با عصایی خمیده، در مقابل مشکلات و چالش‌های زمانه ایستاده است.
کحربآء ملتف علی فرع تنضب
و حین طلوع الشمس تلمع لامته
هوش مصنوعی: گوشه‌ای از طبیعتی زنده و زیبا را توصیف می‌کند که در حال رشد و شکوفایی است. وقتی خورشید طلوع می‌کند، زیبایی آن نمایان می‌شود و رنگ‌ها و درخشش خاصی پیدا می‌کند.
و کوز من الخمر الروی و قرقف
الشهی بهار کالبهار غمامته
هوش مصنوعی: و از شراب خوش‌شفاف و تازه‌ای می‌نوشم که بهاری شگفت‌انگیز دارد، مانند بهاری که زیر ابرها پنهان است.
فقالت لنسوان جلسن حذائها
اری رجلا کالصبح تسفر هامته
هوش مصنوعی: او گفت: زنانی که نزدیک او نشسته بودند، دیدند مردی را که مانند صبح، سرش روشنی می‌بخشد.
و ذلک عصفور رای بازیا علی
مقام غراب ثم شالت نعامته
هوش مصنوعی: این جمله به تصویر کشیدن یک پرنده است که در حال پرواز در آسمان است و در مقام یک کلاغ دیده می‌شود، سپس به ناگهان پرهایش تغییر می‌کنند و شبیه پرهای یک شترمرغ می‌شود.
علیه غرام لو مننت بقبله
علیه و ما یسلی علی غرامته
هوش مصنوعی: اگر بخواهم این بیت را به زبان ساده توضیح دهم، می‌توان گفت: اگر به کسی عشق ورزیده‌ای و او هم به تو محبت می‌کند، این محبت و حس دل‌باختگی می‌تواند باعث آرامش و تسلی خاطر تو شود. در واقع، عشق و محبت دو طرفه می‌تواند دل را شاد کند و از غم و درد بکاهد.