گنجور

رباعی شمارهٔ ۴۵

می‌رفتم و خونِ دل به راهم می‌ریخت
دوزخ دوزخ شرر ز آهم می‌ریخت
می‌آمدم از شوقِ تو بر گلشنِ کون
دامن دامن گل از گناهم می‌ریخت

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

می‌رفتم و خونِ دل به راهم می‌ریخت
دوزخ دوزخ شرر ز آهم می‌ریخت
هوش مصنوعی: من به راه خود می‌رفتم و در دل، ناراحتی و رنج را به همراهم می‌آوردم. جهنم، مانند آتش، از گریه‌ها و آه‌های من شعله‌ور می‌شد.
می‌آمدم از شوقِ تو بر گلشنِ کون
دامن دامن گل از گناهم می‌ریخت
هوش مصنوعی: من به شوق دیدن تو از عالم وجود وارد گلستان می‌شدم و دامنم پر از گل‌های معطر می‌گشت، اما بخاطر اشتباهاتم، این گل‌ها به زمین می‌افتادند.

حاشیه ها

1387/05/24 12:07
محمد خاکشور

این رباعی به نام محمدرضا نوعی خبوشانی نیز ثبت شده است و سند متقنی دردست نیست که کدام درست است وتنها با تکیه برشیوه بیانی ومقطع زمانی زندگی آن دو محتمل است که این شعر باتوجه به نزدیکی اش به سبک هندی متعلق به نوعی خبوشانی باشد

1392/12/16 13:03
محسن

عجب رباعی نفسگیری است !!!

1394/10/17 21:01
کمال

جمع آن : 8287