گنجور

رباعی شمارهٔ ۳۷۳

دل جای تو شد وگرنه پر خون کنمش
در دیده تویی وگرنه جیحون کنمش
امید وصال تست جان را ورنه
از تن به هزار حیله بیرون کنمش

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

دل جای تو شد وگرنه پر خون کنمش
در دیده تویی وگرنه جیحون کنمش
هوش مصنوعی: دل من به خاطر تو پر عشق و احساس شده است، و اگر تو در آن نبودی، آن را پر از اشک و خون می‌کردم. تو در وجود من نهفته‌ای و اگر نه، آن را به جیحون، رود بزرگ، تبدیل می‌کردم.
امید وصال تست جان را ورنه
از تن به هزار حیله بیرون کنمش
هوش مصنوعی: اگر امید دیدارت را نداشته باشم، جانم را رها می‌کنم و از بدنم به هر طریقی خارج می‌شوم.

حاشیه ها

1395/01/31 14:03
علی

بیت اول مصراع دوم یک "نه" اضافه دارد

1395/06/23 08:08
غلامرضا انصاری

دل جای تو شد و گر نه محزون کنمش
در دیده تویی و گر نه پرخون کنمش
امید وصال تست جان را ورنه
از تن به هزار حیله بیرون کنمش

1395/09/23 10:11
کسرا

دو بیتی زیبایی ست

1395/09/10 22:12

6708

1397/04/12 02:07

سلام
در جواب جناب انصاری:
همین رباعی ثبت شده در سایت،درسته
دل و خون،چشم و جیحون بسیار در ادبیات استفاده شده و رباعی شما اصل نیست

1398/09/09 14:12
حسام

متن اشتباهات نگارشی زیادی داره:
1. و گر نه -> وگرنه
2. تست -> توست