گنجور

رباعی شمارهٔ ۱۶

ای دوست دوا فرست بیماران را
روزی ده جن و انس و هم یاران را
ما تشنه‌لبانِ وادیِ حرمانیم
بر کشتِ امیدِ ما بده باران را

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای دوست دوا فرست بیماران را
روزی ده جن و انس و هم یاران را
هوش مصنوعی: ای دوست، برای بیماران دارو بفرست و روزی بده به جن و انسان و همه یاران.
ما تشنه‌لبانِ وادیِ حرمانیم
بر کشتِ امیدِ ما بده باران را
هوش مصنوعی: ما در سرزمین ناامیدی و یأس، تشنه و بی‌صبر هستیم و به امیدی که در دل داریم نیازمند بارش رحمت و نعمت هستیم.

حاشیه ها

خیس ِ باران
خیس ِباران ِ دٓوا ، تیمار و درمانم نمود
ره نمود و بهر ِیاری ، امر و فرمانم نمود
بارش ِباران مُدام ، خیس ِباران دیده ایم
دیده ی دل هست و ساکن ، او به سامانم نمود

دیده ی دل هست و مسکون و به سامانم نمود

1394/09/19 22:12
کمال

جمع آن: 5397