رباعی شمارهٔ ۱۰۷
دردی که ز من جان بستاند اینست
عشقی که کسش چاره نداند اینست
چشمی که همیشه خون فشاند اینست
آن شب که به روزم نرساند اینست
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: رباعی
منبع اولیه: ویکیدرج
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دردی که ز من جان بستاند اینست
عشقی که کسش چاره نداند اینست
هوش مصنوعی: دردی که جانم را میگیرد، همین عشق است که هیچکس نمیتواند برایش درمانی پیدا کند.
چشمی که همیشه خون فشاند اینست
آن شب که به روزم نرساند اینست
هوش مصنوعی: چشمی که همیشه اشک میریزد، این همان شبی است که نمیتواند مرا به روز برساند.
حاشیه ها
1395/01/20 05:03
کمال
ج.آ: 6994