گنجور

تکه ۲۵

از دوست به هر چیز چرا بایدت آزرد
کین عیش چنین باشد گه شادی و گه درد
گر خوار کند مهتر خواری نکند عیب
چون باز نوازد شود آن داغ جفا سرد
صد نیک به یک بد نتوان کرد فراموش
گر خار بَراَندیشی خرما نتوان خَورد
او خشم همی گیرد تو عذر همی خواه
هر روز به نو یار دگر می‌نتوان نکرد

اطلاعات

وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب شعری: غزل/قصیده/قطعه
منبع اولیه: ویکی‌درج

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

حاشیه ها

1394/03/01 17:06
محمود

واقعا اشعار ابو سعید ابو الخیر بسیار زیباست بنده تازه به عمق مفهوم اشعار این استاد مخصوصا اشعار ایشان در مورد ((درد)) پی بردم که واقعا عین حقیقت هست.

1394/06/09 19:09

صد نیک به یک بد نتوان کرد فراموش
به قول خافظ به فسونی که کند خلق رها نتوان کرد

1395/08/27 00:10
امیر

در مصرع آخر "کرد" صحیح میباشد.

1395/09/12 06:12
نادر

این ابیات در مجموعه اشعار رودکی نیز آمده است و بیشتر حال و هوای اشعار رودکی را دارد ..