شمارهٔ ۵۱
دوش چشم ساغر سرشار و خونم باده بود
آن چه دل می خواست از اسباب عیش آماده بود
هیچ کس زان طره پیچیده سر بیرون نکرد
با وجود آن که مضمون پیش پا افتاده بود
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
دوش چشم ساغر سرشار و خونم باده بود
آن چه دل می خواست از اسباب عیش آماده بود
هوش مصنوعی: شب گذشته، چشمانم پر از شراب و وجودم مملو از شادی بود. هر آنچه دل میخواست برای لذت و خوشگذرانیم فراهم بود.
هیچ کس زان طره پیچیده سر بیرون نکرد
با وجود آن که مضمون پیش پا افتاده بود
هوش مصنوعی: هیچ کس نتوانست از زیبایی آن موهای پیچیده و جذاب فرشوده سر برآورد، با این که موضوع و مضمون آن خیلی عادی و شناخته شده بود.