شمارهٔ ۴۹
نگویم حال خود از حال من گو بیخبر باشد
به بیدردان بیان درد دل درد دگر باشد
به محض این که گفتی خواهمت کشتن، مرا کشتی
دروغ است این که کشتن دیگر و گردن دگر باشد
اطلاعات
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
نگویم حال خود از حال من گو بیخبر باشد
به بیدردان بیان درد دل درد دگر باشد
هوش مصنوعی: به کسی که نمیداند، نمیتوان از حال خود صحبت کرد؛ زیرا افرادی که درد و رنجی ندارند، نمیتوانند درک کنند که دیگران چه دردی را تحمل میکنند.
به محض این که گفتی خواهمت کشتن، مرا کشتی
دروغ است این که کشتن دیگر و گردن دگر باشد
هوش مصنوعی: به محض اینکه گفتی میخواهم تو را بکشیم، در واقع مرا کشتی. این مسأله که بگویی کشتن با کشتن دیگری یا گردن دیگری متفاوت است، حقیقت ندارد.