گنجور

شمارهٔ ۴۷

ای که در هجرت شکیبایی ز دل‌ها می‌رود
هیچ می‌دانی که بی‌رویت چه بر ما می‌رود
تا صبا را در گلستان دیده‌ام آسوده‌ام
زان که در کویت ندارد ره که آن جا می‌رود

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

ای که در هجرت شکیبایی ز دل‌ها می‌رود
هیچ می‌دانی که بی‌رویت چه بر ما می‌رود
هوش مصنوعی: ای کسانی که در دوری و جدایی صبر و استقامت دارید، آیا می‌دانید که بدون حضور شما چه حال و روزی بر دل‌های ما می‌گذرد؟
تا صبا را در گلستان دیده‌ام آسوده‌ام
زان که در کویت ندارد ره که آن جا می‌رود
هوش مصنوعی: از زمانی که نسیم را در باغ دیدم، آرامش دارم، زیرا در کوی تو راهی نیست که به آنجا بروم.