گنجور

شمارهٔ ۴۳

باز عشقش تازه کرد از نو دل افسرده را
آری آتش آب حیوان است شمع مرده را
از نگاهش دارم امید وصالی زان که گاه
می‌رود صیاد از پی ، صیدِ پیکان خورده را

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

باز عشقش تازه کرد از نو دل افسرده را
آری آتش آب حیوان است شمع مرده را
هوش مصنوعی: عشق دوباره به قلب غمگین جان تازه‌ای می‌بخشد. درست مانند اینکه آتش، روحی به شمعی بی‌روح می‌دهد.
از نگاهش دارم امید وصالی زان که گاه
می‌رود صیاد از پی ، صیدِ پیکان خورده را
هوش مصنوعی: از نگاه او امید دارم که روزی به وصال برسم، زیرا گاه‌گاه صیاد برای شکار، به دنبال طعمه‌ای می‌رود که تیر خورده است.

حاشیه ها

1402/11/23 16:01
سیدمحمد جهانشاهی

می روَد صیّاد از پِی ، صیدِ پیکان خُورده را