گنجور

شمارهٔ ۳۶

عقل می گوید بحرف عشق ترک دیدن مکن
عشق میگوید که حرف عقل را تمکین مکن
خواب بهتان است بر عشاق ای همدم مرا
چون نهی در خاک از خشت لحد بالین مکن
ای که داغم می نهی بر سینه دل را چاره کن
از قفس آزاد کن بلبل قفس رنگین مکن
گریه میگوید مکن وانگه دلم خون می کند
قدرتی کوتا بگویم آن بکن با این مکن

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

عقل می گوید بحرف عشق ترک دیدن مکن
عشق میگوید که حرف عقل را تمکین مکن
هوش مصنوعی: عقل می‌گوید که به خاطر عشق، از دیدن حقایق و واقعیت‌ها چشم‌پوشی نکن. اما عشق می‌گوید که به حرف‌های عقل اهمیت نده و به احساسات و شور و شوق خود وفادار بمان.
خواب بهتان است بر عشاق ای همدم مرا
چون نهی در خاک از خشت لحد بالین مکن
هوش مصنوعی: ای همراه من، خواب برای عاشقان توهمی بیش نیست. نه اینکه وقتی تو را در خاک می‌گذارند، بر سر خاکی که برای تو درست کرده‌اند، آرام بگیر.
ای که داغم می نهی بر سینه دل را چاره کن
از قفس آزاد کن بلبل قفس رنگین مکن
هوش مصنوعی: ای کسی که دل مرا با درد و رنج سنگین می‌کنی، لطفاً به فکر چاره‌ام باش و مرا از این قفس نجات بده. بلبل را در این قفس رنگی گرفتار نکن.
گریه میگوید مکن وانگه دلم خون می کند
قدرتی کوتا بگویم آن بکن با این مکن
هوش مصنوعی: گریه به من می‌گوید که دست از این کار بردار، اما دل من به شدت آسیب می‌بیند. قدرتی در خود ندارم که بتوانم احساساتم را توضیح دهم، فقط از تو می‌خواهم که آنچه را که نباید بگویی، با من انجام ندهی.