شمارهٔ ۱۶
بس که در کوی تو چشمم گریه بسیار کرد
خون دل دیدم روان چندان که در دل کار کرد
رو بهر جانب نهادم راه بر من بسته شد
ضعف پنداری هوا را در رهم دیوار کرد
چشم بیمارش ز خون خواری بپرهیز و بلی
طول بیماری برو پرهیز را دشوار کرد
جان سپردم از نگاه گرم او بر بوالهوس
ناوکش بر صید دیگر خورد و بر من کار کرد
اطلاعات
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
بس که در کوی تو چشمم گریه بسیار کرد
خون دل دیدم روان چندان که در دل کار کرد
هوش مصنوعی: چشمم به خاطر عشق تو بیوقفه اشک ریخته و از شدت درد دل، خون دل خود را دیدهام که به اندازهای زیاد است که به دل من جراحت میزند.
رو بهر جانب نهادم راه بر من بسته شد
ضعف پنداری هوا را در رهم دیوار کرد
هوش مصنوعی: من به هر سمتی که رفتم، راهها به رویم بسته شد. ضعف و ترس، مانند دیواری در مسیرم قرار گرفت.
چشم بیمارش ز خون خواری بپرهیز و بلی
طول بیماری برو پرهیز را دشوار کرد
هوش مصنوعی: چشم بیمار از سیاهی و ناراحتی دوری کن، زیرا طولانی شدن بیماری، مراقبت و پرهیز را سختتر میکند.
جان سپردم از نگاه گرم او بر بوالهوس
ناوکش بر صید دیگر خورد و بر من کار کرد
هوش مصنوعی: من از نگاه پرحرارت او جان سپردم؛ او که با هوش و فریباییاش مانند تیر بیرحم مرا شکار کرد و به سرنوشت دیگری دچاری شد.