شمارهٔ ۱۳
گفتی که پلی بسازی از بهر خدا
از بهر خدا نه بلکه از بهر نمود
رفتی و دو طاق ساختی برنهری
کان نهر به پل پر احتیاجیش نبود
چون ساخته شد به طالع مسعودت
شد آب از آن نهر و به کلی مقصود
آخر آورد چشمهاش آب سیاه
این پل از بس که در ره آب گشود
دانی به چه ماند پلت ای مردم چشم
دانی که چه باشد پلت ای معدن خود
این پل به پل ابروی من می ماند
زیرا که دو طاق است و از آن جانب رود
اطلاعات
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعل (وزن رباعی)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: چکامه
* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
برگردان به زبان ساده
گفتی که پلی بسازی از بهر خدا
از بهر خدا نه بلکه از بهر نمود
هوش مصنوعی: تو گفتی که پلی برای خدا بسازی، اما در واقع این کار را نه به خاطر خدا، بلکه برای نشان دادن خودت انجام میدهی.
رفتی و دو طاق ساختی برنهری
کان نهر به پل پر احتیاجیش نبود
هوش مصنوعی: تو رفتی و بر روی نهر دو طاق ساختی، در حالی که آن نهر به پل نیازی نداشت.
چون ساخته شد به طالع مسعودت
شد آب از آن نهر و به کلی مقصود
هوش مصنوعی: زمانی که سرنوشت تو خوشبخت و ممتاز شد، آن نهر آب نیز بهطور کامل به خواستهها و آرزوهای تو رسید.
آخر آورد چشمهاش آب سیاه
این پل از بس که در ره آب گشود
هوش مصنوعی: در نهایت، به دلیل عشق و شوقی که داشت، اشکهایش مانند آب سیاه از چشمانش جاری شد، زیرا هر بار به یاد او در دلش احساس غم و ناراحتی میکرد.
دانی به چه ماند پلت ای مردم چشم
دانی که چه باشد پلت ای معدن خود
هوش مصنوعی: میدانی پلت به چه چیزی شبیه است، ای مردم؟ آیا میدانی که این پلت، که نماد وجود توست، چه ارزش و معنا دارد؟
این پل به پل ابروی من می ماند
زیرا که دو طاق است و از آن جانب رود
هوش مصنوعی: این پل شبیه ابروی من است، چون دو قوس دارد و از آن طرف رودخانه است.