گنجور

شمارهٔ ۱۲

گمان برم که مگر سر بر آسمان سودم
سرم شبی که بر آن خاک آستان آید
شدم زضعف چو مویی و از نزاکت طبع
گرش بدل گذرم بر دلش گران آید
گل از نشاط کله سوی آسمان افکند
صبا ز کویت اگر سوی گلستان آید

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: قطعه
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

گمان برم که مگر سر بر آسمان سودم
سرم شبی که بر آن خاک آستان آید
هوش مصنوعی: به گمانم اگر بتوانم سرم را به آسمان برسانم، در شبی که بر آن خاک آستان می‌آید، شاید این اتفاق مقدر شود.
شدم زضعف چو مویی و از نزاکت طبع
گرش بدل گذرم بر دلش گران آید
هوش مصنوعی: من از ناتوانی مانند مویی شدم و از لطافت طبیعت خود، اگر بخواهم به او آسیب برسانم، بر دلش سنگینی خواهد کرد.
گل از نشاط کله سوی آسمان افکند
صبا ز کویت اگر سوی گلستان آید
هوش مصنوعی: گل از شادی و نشاط خود، سر خود را به سمت آسمان بلند کرده است. اگر نسیم از سوی تو به سمت گلستان بیاید.