گنجور

شمارهٔ ۹

مرا کناره ی جویی و یک سبوی شراب
هزار بار زجنت به است و بوی شراب
کنون که در دم نزعم پیاله ده که به گور
کسی شراب برد به که آرزوی شراب
عجب که روزه ما را خدا قبول کند
هلال عید نه بینم اگر به روی شراب
اگر بهشت نبودی مقام می خواران
نیافریدی دروی خدای جوی شراب
نه کعبه است که ره بی دلیل نتوان رفت
به سوی میکده ات رهنماست بوی شراب

اطلاعات

وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.

برگردان به زبان ساده

مرا کناره ی جویی و یک سبوی شراب
هزار بار زجنت به است و بوی شراب
هوش مصنوعی: مرا به جوی آب ببر و یک پیاله شراب به من بده، که هزار بار از عذاب جهنم بهتر است و بوی خوش شراب دلنشین‌تر است.
کنون که در دم نزعم پیاله ده که به گور
کسی شراب برد به که آرزوی شراب
هوش مصنوعی: اکنون که به سر آمدن زندگی نزدیک است، پیاله‌ای از شراب به من بده، زیرا بهتر است که در این لحظه از شراب لذت ببرم تا اینکه تنها به آرزوی آن در آینده فکر کنم.
عجب که روزه ما را خدا قبول کند
هلال عید نه بینم اگر به روی شراب
هوش مصنوعی: حیرت‌انگیز است که آیا خداوند روزه‌داریم را قبول کند، در حالی که وقتی به افق نگاه می‌کنم، هیچ نشانی از هلال عید و پایان روزه نیست، بلکه فقط تصویر شراب را می‌بینم.
اگر بهشت نبودی مقام می خواران
نیافریدی دروی خدای جوی شراب
هوش مصنوعی: اگر بهشت وجود نداشت، خداوند هرگز مکان و مقام خاصی برای می‌نوشان نمی‌آفرید.
نه کعبه است که ره بی دلیل نتوان رفت
به سوی میکده ات رهنماست بوی شراب
هوش مصنوعی: این جمله به این معناست که برای رسیدن به معشوق یا هدفی شکوهمند، نیازی به راهنما یا دلیلی وجود ندارد. فضای میکده و بوی شرابی که از آن می‌آید، خود نشان‌دهنده‌ی مسیری است که باید دنبال کرد. در واقع، حضور عطر شیرین شراب به ما می‌گوید که اینجا مکانی است که باید به سوی آن برویم.