گنجور

شمارهٔ ۱۰

عشق گل گر آشکارا کرد بلبل باک نیست
عاشقی ترسد ز رسوایی که عشقش پاک نیست
کار ما را از نگاهی می تواند ساختن
گردش چشم تو مثل گردش افلاک نیست
عشق را الفت به قدر نسبت آمد شعله را
با سمندر نسبتی باشد که با خاشاک نیست
سیر بستان را مشو منگر که آخر بی سبب
سرو را پا در گل و گل را گریبان چاک نیست
ای که گفتی بر سر خاک تو خواهم آمدن
ما کف خاکستری داریم و ما را خاک نیست

اطلاعات

وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب شعری: غزل
منبع اولیه: چکامه

* با انتخاب متن و لمس متن انتخابی می‌توانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.